سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ولایت فقیه و قلمرو ولایت فقیه

 بنام خدا ولایت فقیه عبارت است از: ریاست و زمامدارى فراگیر فقیه عادل و با کفایت در حوزه امور دینى و دنیوى بر امت اسلامى . در باره ولایت فقیه از دو زاویه می توان بحث نمود:
1. اصل ولایت فقیه
2. قلمرو ولایت فقیه
فقهای شیعه در باره اصل ولایت فقیه اختلاف ندارند ؛ اما اختلاف آنان در قلمرو ولایت فقیه می باشد که دایره اختیار ولی فقیه چه مقدار می باشد.
در باره قلمرو ولایت فقیه، دو دیدگاه اساسى وجود دارد:
الف) برخی قلمرو اختیار ولایت فقیه را محدود پنداشته اند. از جمله دخالت در امور مال هایى که مالکان آن ناشناخته اند، کودکانِ بى سرپرست، چیزهایی که شارع راضی به زمین ماندن آن نیست، مانند: ساخت مساجد و امور عام المنفعه و ... از این دید گاه به عنوان ولایت مقیده یاد می شود. برخی از علما قایل به همین ولایت می باشند. البته تعداد این افراد محدود است.
ب) دیدگاهى که قلمرو ولایت فقیه را بسان قلمرو ولایت پیامبر و امامان معصوم(ع) گسترده مى داند و باور دارند که ولیّ فقیه، در تدبیر و اداره کشور، در همه امور، حقّ دخالت و تصمیم گیرى دارد. از این ولایت فقیه به" عنوان ولایت مطلقه و ولایت عامه" یاد می شود . البته معنای مطلقه این نیست که فقیه تابع قوانین نیست ، بلکه معنا آن این است که فقیه در امور حکومتی اختیارات معصومان را دارد.
عده ای از فقهای پیشین و پسین طرفدار ولایت مطلقه هستند: از جمله: شیخ مفید، صاحب جواهر ، ملا احمد نراقی (1) هم چنین حضرت امام خمینی (ره) .امام خمینی در این مورد می‌فرماید:" تمام اختیاراتی که پیامبر و امامان داشته‌اند، فقیه جامع الشرائط نیز دارا می‌باشد"(2).
در جای دیگر می‌فرماید: اگر فرد لایقی که دارای دو خصلت فقاهت و عدالت باشد، به پا خاست و تشکیل حکومت داد، همان ولایتی را که حضرت رسول اکرم(ص) در امر اداره جامعه داشت، دارا می‌باشد . بر همة مردم لازم است از او اطاعت کنند. این توهم که اختیارات حکومتی رسول اکرم بیش تر از حضرت امیر(ع) بود یا اختیارات حکومتی حضرت امیر بیش از فقیه است، باطل و غلط است؛ البته فضایل حضرت رسول اکرم بیش از همه عالم است . بعد از ایشان فضائل حضرت امیر از همه بیش تر است. امّا «زیادی فضایل معنوی» اختیارات حکومتی را افزایش نمی دهد. همان اختیارات و ولایتی که حضرت رسول و دیگر ائمه در تدارک و بسیج سپاه، ‌تعیین والیان و استانداران، گرفتن مالیات و صرف آن در مصالح مسلمانان داشتند، خداوند همان اختیارات را برای حکومت فقیه عادل قرار داده است. (3)البته ولی فقیه مانند اهل بیت (ع) ولایت تکوینی و علم غیب ندارد . این امور از مختصات آنان می باشد.امام راحل بعد از اثبات ولایت فقیه ، ولایت تکوینی را تنها از آن اهل بیت می داند و می فرماید: "براى امام مقامات معنوى هم هست که جدا از وظیفه حکومت است. و آن، مقام خلافت کلى الهى است که گاهى در لسان ائمه، علیهم السلام، از آن یاد شده است. خلافتى است تکوینى که به موجب آن جمیع ذرات در برابر «ولىّ امر» خاضعند. از ضروریات مذهب ماست که کسى به مقامات معنوى ائمه (ع) نمى‏رسد، حتى ملک مقرب و نبى مرسل ..." (4)
درباره ولایت فقیه به منابع زیر مراجعه فر مایید :
1 .ولایت فقیه ،امام خمینی؛
2. ولایت فقیه از دیدگاه فقها و مراجع، علی عطایی؛
3. ولایت فقیه، جوادی آملی؛
4. حدود ولایت حاکم اسلامی، احمد نراقی؛
5. ولایت فقیه ، محمد هادی معرفت.
پی نوشت ها :
1. محمد هادی معرفت، ولایت فقیه، ص44 ، مؤسسه انتشاراتی (التمهید)، قم ،1377ش.
2. امام خمینی،‌کتاب البیع، ج 2، ص417 ، بی نام.
3. امام خمینی، ‌ولایت فقیه،‌ ص 55، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، قم.
4. همان، ص53.

 ولایت فقیه نظریه‌ای در فقه شیعه است که نظام سیاسی مشروع در دوران غیبت امام معصوم را بیان می‌کند.[1] نظام جمهوری اسلامی ایران بر اساس این نظریه تأسیس شده‌است.

ولایت محدود فقیه از جمله حق قضاوت، صدور فتوا در مسائل شرعی، اخذ وجوهات شرعی و رسیدگی به امور حسبیه از دیرباز در فقه امامیه مطرح و مورد بحث بوده و در ارتباط نزدیک با نهاد مرجعیت است. اما در نظریه? ولایت سیاسی فقیه که بیش از همه توسط روح‌الله خمینی مطرح و تشریح شده، این ولایت اساس نظم سیاسی دوره? غیبت را تشکیل می‌دهد و فقیهان جانشین امام در اجرای سیاسات و مسائل حکومتی و سایر امور مربوط به امام معصوم (به جز جهاد ابتدایی) محسوب می‌شوند.[2]

در این عقیده، فقیه در فضیلت و شخصیّت دینی و اخلاقی و علمی همپای امام معصوم نیست. چراکه ولی فقیه، جدا از شخصیت حقوقی خویش، دارای شخصیت حقیقی نیز هست که از این نظر با دیگر مردم برابر است. ویژگی‏های ولی فقیه و حاکم اسلامی همانند عدالت، تقوا و پرهیزگاری او را از لغزیدن به ورطه استبداد و خودرأیی باز می‏دارد.[3]

نظرات مختلف پیرامون ولایت فقیه

گرچه مرجعیت فقیه به عنوان یک متخصص در علوم مذهبی و به معنای رسیدگی به امور مذهبی شیعیان توسط فقیه سابقه? تاریخی دارد. ـ که آن هم هر فرد شیعه با اختیار و تحقیق خود به طور مجزا فقیهی واجد شرایط را به عنوان متخصص آن هم فقط در احکام دین، برای خود و نه برای دیگران به عنوان مرجع انتخاب می‌کند ـ اما لزوم حاکمیت سیاسی فقیه بر جامعه تا پیش از نظام جمهوری اسلامی مطرح نشده بود و با مخالفت مراجع عظام تقلید در زمان خود مواجه شد. همچنین منتظری به عنوان بانی اضافه شدن اصل ولایت فقیه به قانون اساسی جمهوری اسلامی و ارائه? اختیارات گسترده به وی، در سال‌های پایانی زندگی‌اش مخالف سرسخت آن بود.

  • محمدتقی مصباح یزدی می‌گوید: یکی از ابهام‌ها قید مطلقه در ولایت فقیه‌است که سبب شده، افراد از آن برداشت دیکتاتوری کنند و هنوز برخی نمی‌دانند حوزه? اختیارات ولی‌فقیه کدام است و مطلقه بودن ولایت فقیه در برابر کدام مقیده‌است. این‌که یک نفر هر چه به ذهنش رسید بگوید و همه ملزم به تبعیت باشند، تفکری عقب افتاده‌است.[32] وی همچنین معتقد است ولی فقیه حاکم بر جان و مال و ناموس مردم است و به حکم آیه? "النبی اولی بالمومنین من انفسهم" [33] در تصمیم‌گیری بر جان مردم از خود آن مردم مقدم‌تر است. وی همچنین معتقد است «ادله  ‎ای که برای اثبات اصل نظریه ولایت فقیه می  ‎آید اقتضای اطلاق ولایت فقیه را دارد و مقتضای آن این است که همه? اختیاراتی که برای امام معصوم به عنوان ولی امر جامعه اسلامی ثابت است، برای فقیه نیز ثابت است و ولی فقیه از این نظر هیچ حدّ و حصری ندارد» [34][35]
  • فیرحی. ص 204
  • نظام سیاسی و دولت در اسلام. ص 243
  • کتاب ولایت فقیه(حکومت اسلامی)، امام خمینی، ص40.
  • «مصاحبه رفسنجانی با روزنامه کیهان». روزنامه کیهان، 11 بهمن 1382. 
  • آیت‌الله مصباح: برخی در رده‌های بالای کشور ولایت فقیه را قبول ندارند. روزنامه دنیای اقتصاد، یکشنبه 19 تیر 1390
  • قران سوره احزاب آیه 6
  • مصباح یزدی، محمد تقی، پرسشها و پاسخ  ها، قم، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، 1379، ص59.
  • مصباح یزدی، محمد تقی، ولایت فقیه، قم، انتشارات موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، 1378، ص104.
  • ماشاء الله رزمی، جنبش آذربایجان و طرفداران شریعتمداری، نشر استکهلم

 


» نظر