سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بختیاریها مدافعان سنتی رهبری

مدافعان سنتی رهبری بختیاریها هستند

 

جوانمرد بسیجی از خطه هلوسعد


» نظر

همسایه آفتاب

www.leader.ir


» نظر

حاج علی پناه عباسی

تصویر شاعر ارزشمند بختیاری حاج علی پناه عباشی

حاج علی پناه عباسی  محقق و شاعر ارزشمند بختیاری که سالهاست در عشق اهلبت مداهی سرای می نموده امروزه ضمن حفظ تمام ارمان قلبی  خود به اسلام و اهلبیت و ولایت مطلق فقیهه در وصف طبیعت  و جنگ ها  اسلام و هشت ساله تحمیلی و رشادت بختیاریها نیز شعر های زیادی دارد

از این   مرد ایلیاتی بزرگ که سالهاست قلم به دست گرفته و تاریخ گذشته بختیاری را  بنام (سیری در دیار بختیاری )مکتوب می کند  دیوان شعر ایشان نیز در اینده نزدیک به چاپ می رسد

عشایر همه یک دل و یک صدا     بفرمان رهبر بدادند ندا

همه جان بکف در خط رهبرند     بفرمان رهبر ذخیره زرند

یکی از بیانات گهر بار امام (ره) در باره عشایر که فرمودند عشایر ذخیره انقلاب هستند و پیرو دین و قران هستند

دردیار بختیاری دلیران و سوار                        خیمه زد در دامن صحرا صبح نوبهار

ای بهار بختیاری سر خوش و پاینده ای            تا ببخشی با صفا بر خاک ایران اعتبار

شاهد تاریخ می داند که هنگام نیاز             جان خود را هدیه میهن کند   در کار زار

بر غرور شوکت سردار اسعد هایت ببال      ان دلیرا نی که بودند از وفا ایران مدار

کجا رفتند همه کمیت سواران  کجا رفتند همه سردار و سربداران ....

 بیا رهبر بیا جانم فدایت بیا رهبر بیا بروی دیدگانم خاک پایت  


» نظر

پیشینه فامیل های روستای هارونی

شنبه 8 خرداد1389 ساعت: 16

توسط:فریبرز آقاخانی

لطفا" درمورد فامیل های هارونی هم بیشتر می خواهیم بدانیم چون شرحی از فامیل ها نوشته بودید با تشکر و اطلاع رسانی خوبتان

 وب سایت   پست الکترونیک

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 با تشکر از شما :  

 طایفه هارونی  روستای است واقع در منطقه لاران از محلات اربعه بختیاری نام هارونی  برای اولین بار در کتاب تاریخ گزیده آمده است و بنام طوایفی که اتابک هزار اسب و یا  اتابکان لربزگ  را حمایت نموده مشهور شده است طوایف بختیاری  از جمله طایفه ململی  هستند  که  ساکنین اولیه این روستا را تشکیل می دهند  و  در این منطقه دارای یورد های بوده  که امروزه احشام خود را تعلیف می نمایند

طوایف ساکن در هارونی :

آقاخانی ها :  اصالتا" چلگردی هستند

سرداری و باقری :  اصالتا" فرخشهری بوده و فامیل قبلی آنها صابری می باشد و صابری های فرخشهر اصالتا" اصفهانی هستند که در شرح مهاجرت این  فامیل به اختصار گفته شده است

رضائی از کاهکش  رضائی های کاهکش هم بختیاری هستند و در شرح رضائی های کاهکش از طوایف اسیونده بوده که با همین فامیل در کاهکش نیز مشهور هستند

رسولی - مرادی – احمدی :

این فامیل ها از منطقه میزدح بختیاری در فارسان مهاجرت نموده و اصالتا"  طایفه بهداروند هستند اما احمدی های فارسان از دشت زری  در کوهرنگ بوده و بابادی هستند اما  احمدی های هارونی قبلا" بنام فامیل یدالهی بوده که طایفه یدالهی بهداروند هستند و با فامیل احمدی های فارسان که گله هستند  تفاوت دارند

 شاهوردی و شاوردی :

این طایفه از منطقه شیراز مهاجرت نموده و هنر های زیادی در ساخت صتعت  داشته و به شغل نجاری مشغول هستند  و گروهی هم معتقد هستند که از منطقه شهرک امده باشند و شاهوردی ها شهرک هم از شیراز امده اند

قائد امینی و امینی :

اما این دو فامیل ساکن در روستای هارونی از منطقه شیراز مهاجرت نموده اند

 بعضی از این یاطفه ها کاهید هستند که بنام روستای کاهیدان در منلطقه هلوسعد بختیاری  مشهور هستند اما طوایفی در لاران هستند که کاهید نام دارند و اینها هلوسعدی از توابع شهرستان اردل  هستند

نوروزی :

 این فامیل از نجف آباد اصفهان امده اند

امانی :

امانی از روستای وردنچان  خارج از محلات  مهاجرت نموده

مظفری :

مظفری های هارونی از روستای وانان مهاجرت نموده و مظفری های وانان اصالتا" از طایفه شالو هستند  


» نظر

جشن واره عشایری درشهرکرد

مسئول بسیج عشاریری کشور

  نخستین جشن یاشکوه عشایر بسیجی در شهرکرد با سخنرانی مسئول بسیج عشایری کشور  در حالیکه لباس بختیاری را به تن داشت  برگزار شده در این جشن باشکوه همه اقوام و ایلات کشور حضور داشته  اند  و این حرکت ها می تواند جلوی ناتوی فرهنگی در استان را بگیرد و  چون به مقوله فرهنگ پرداخته شد در حقیقت لبیک به ندای رهبری در مقابل شبیخون فرهنگی است که  در مقابل جنگ نرم دشمن علیه فرهنگ بومی ایران است  جرقه امید در اذهان اقوام  بلاخص بختیاری ها دمیده شد و با یک نگاه مبنی بر اینکه توجه مسئولین به انها دوخته شده بارقه از امید را بهمراه داشته است  یکی از دلایلی حذف فرزندان بختیاری در سازمانها و ادارات شهرکرد ناشی از یک نوع رقابت بوده و بلحاظ عدم نفوذ  بختیاری ها در سازمانهای مانند جهاد کشاورزی و استانداری و  دانشگاه شهرکرد و دانشگاه های آزاد و ...  با تعمیم اینکه  فرصت و تهدید نموده بختیاری ها باعث سرخوردگی و دل مردگی شده بود  و این نوع نمایش ها نشان داد که بختیاری ها بیش از همه عاشق ولایت و رهبری و اسلام بوده و یاوران رهبری هستند و این جشنواره توانسته است دلها را بهم نزدیک کند و بارقه ای از امید شد امیدواریم که همچنان  این نوع همایش ها تداوم داشته باشد و لازم است از همه دست اندر کاران این جشن باشکوه تشکر کنم

انتظار می رود به موضوع ولایت پذیری بختیاری ها بیشتر کار بشود 

عوامل خزنده ای که باعث تحریف تاریخ بختیاری در استان می شوند برخورد جدی شود

حفظ لباس و پوشاک بختیاری ها  در جهت جلو گیری از شبیخون فرهنگی

از صدا سیما استان بخاطر منفک نمودن هویت استان  تذکر داده شود  و جلوی نفاق و دوئیت گرفته شود  چند گوینده رادیو و تلویزیون هویت استان را تغییر می دهند باعث ناراحتی و ازرده خاطر همه هم استانی ها شده است

شایسته سالاری مقدم بر منطقه گرائی که آثار سوء ان در حرکت استاندار قبلی مشهود بوده  است و همه فرندان استان بر حسب توانائی عهده دار مسئولیت ها باشند

از کهن الگو های استان بعنوان بسیجیان دیروز تمجید گردد . تمجید از بزرگتر ها  بعنوان یک حرکت نمادین بسیجی در یک روز خاص

تاریخ استان و موضوع حرکت بسیجی مشروطه طلبان بختیاری مجددا" در کتب درسی آورده شود

 اعضای هیات منصفه استان برای بار دیگر گزینش مجدد شوند .

توسعه حق همه مناطق است مناطق شهرستانهای اردل و لردگان ؛بن ، جونقان ؛ کوهرنگ ؛ هفشیجان ؛  ...کمتر توسعه یافته است رودخانه کارون هم فرصتی برای توسعه است

شهدای استان و همه جانبازان و عزیزانی که در جنگ تحمیلی رشادت نموده اند بنحوی در کتابچه ای برای مطالعه عموم  جهت شناخت این عزیزان در نظر گرفته شود و یا 2 واحد درسی در دانشگاههای  استان تدریس شود

...

 


» نظر

مسعود بختیاری

بسم الله الرحمن الرحیم                           

امروز شهرکرد  کنسرت کورش اسد پور و دیدار محمودی در سنمای بهمن هزاران مشتاق را به دیدار شعر و موسیقی بختیاری کشانیده است اما یاد تو در شهرکرد و سالن ورزشی پیروزی و تجمع هزاران عاشق شعر و صدای تو  چیزی دیگری بود   که غم نبودن تو بر دلها سنگینی می کند که جبران ان ناممکن است مسعود بختیاری خود شعر شلیل است روحت شاد

شلیـــــل                                                            

وقتی آواز شلیل زنده یاد مسعود بختیاری بگوشم می رسد مجالی برایم نمی ماند ,و چون در یایی  خروشان روح و روانم متلاطم می گردد. گویا این آهنگ متعلق به من وبرای من سروده شده است ((.وقتی می گوید تو بدیرو و موبدورر کــوه وسته میونه ــــ بل خدا طاقت بده دل هردو مونه )) ویا وقتی می گوید هردو مون سوخته دلیم , واین سوخته دلی نه از جانب همدیگر بلکه درد مشتـــرک نه از نگاه عشق بلکه از تمام دل سوختگان کــوه  های   بختیاری و یاد آور تمام مخاطرات کــوچ از پستی و بلندی گــردنه های مخوف ,اما پر خاطره تاراز و زردکــوه است . تو بدور و مــو بدور ای شلـــیل , کــوه وســــته مــــیونه   Yباوسعت سختی ها ؛ و عظمت دردی است که ؛  باید بخدا پناه جست . در ادبیات عاشقی میان افتادن کــوه مصداقی ندارد  وکدام کــوه با عظمت می تواند جلــودار عاشق قصه شلیل سلطان آواز ما باشد ، کــوه آسماری ؛ یا کــوه بلوط بلند پـــر طمطراق  و نفس گیــر ؛ ویا کــوه تارازی که کبک های ان همــواره آواز خوان دشت لاله های واژگون با نگاه مسعود ؛ سلطان شعر شلـــیل بختیاری است ویا همان کــوهی که بابت ان فرهاد ناتمام نیمی از ان را تراشید و افسانه عشق خود را ناتمام رها نمود . تمام کــوه های زاگــرس مجرمانه باید خونبهای فرهاد ها را بپردازند اگر چه ؛ بهای ان ؛ کـــــوه دنا را بکنند و ببیزند و چون ســرمه ای در چشمـــان عزیزان بکشند.   ( کــوه وسته میونه ) کوه نه از تمثیل بلندی ان است  بلکه بمثابه حجمی بزرگ چون خود کوه است که باید برداشت تا به راز و رمز عاشقی و دل سوختگی رسید شلیل  رمــز و راز درد های دشت ها وچشمه ساران این طبیعت ناشناخته از ایل بختیاری است که هزاران سوخته دلی را ؛ در خود پرورش داده است اما بیادگارنام و نشانی از آنان ؛ بمیان نیامده است ؛ شعر شلیل برای تمام گمنان و برای آنانی است که روح بی قرارشان در دامان این برزخ انتظار ســپری شد ؛ اما به آرامش نرســـیدند .         

 

 شعر شلیل شعر غمها و گریه هاست

    امامزاده طاهر ــ کرج

در هنگامی که تو از ســر راءفت از کوه پایین امدی من از سمت خورشید ؛ از سمت مشرق می ایم همچون بالا امدن خورشید بسمت تو می ایم چون بسیار انتظار کشیدم و بسیار در بطن خود سوخته بودم که امدن تو چاره ای برایم نداشت و چون مردن من در هنگام امدن تو بود ؛ نظاره گر غروب خورشید باش؛ در هنگام بالا امدنش باش واز فرط تشنگــی و بی رمقی مرا بخاطر آر ؛ ای شلیل بکمکم بیا و به من بگــو با این دل درد منــد و بیچاره ام چه کنم ؛ تنها دوای درد دل من تو  هستی و بیا مرا در امواج بی سامانی خود رها مکن ؛ چگونه با دل تنگی خود مدارا کنم در حالیکه مرا از وجودت سیراب نکردی ؛ آیا برای همیشه ؛ انتظار تورا در خاطراتم جستجــو کنم و یا مســـیر عبورت را از هــر رهگــذر کوچه و بـــرزنی سراغ بگیرم ؟, من که حاضر بودم تمام کوچ رو های دنیا را بدنبال تو بــگردم واز تمام مسیر ها بگذرم؛ شاید از تو خبری بیابم اما ای شلیل حکایت تو نیامدن است و بس .    

شلیل ؛ چی کنار سره ره ؛ یاد آور کدام انتظاری است که مانند درخت کناری تنها بر لب جاده نظاره گر مسافران و رهگذران این جاده بی انتها است تا شاید خبری از دور دست ها ؛ از سمت شمال ؛ از مسافران ئیلاق ؛ از مسیر نسیم شتابان ؛ پرس و جو کردم اما سودی نبخشید. چرا بامن چنین کردی من که گفته بودم بغیر از تو دسترسی ندارم ؛ ایا تو بفکر من بودی ؛ برگ و بارم ریخت و تو نیامدی و هرگــز هم نخواهی امد . شاید من روزی بسراغ تو بیام اما با کدام پا و با کدام رمق در حالیکه مرا فرسوده کردی و توان مرا گرفتی ومن از برگ ریزان تا بهار صبر کردم و تمام سرشاخه های امید را بو کردم اما امیدی نبود  ومن در تنهای خودم گریه کردم وبسیار اشک ریخته ام ولنگه های درب را نبسته ام در حالیکه هنوز نیامده ای  واز شب های دلگیر تا به صبح هراسانم و می ترسم ؛ مدت هاست که مرا در خودم زندانی کردی. ولی اینبار منمی ایم اما  با دلی سوخته و بی قرار و چشمانی اشک آلود ؛ وقتی امدم ای شلیل مرا از وجودت سیراب کن و مرا در آغوش بگیــر و به من آرامش ابــــدی ببخش .                                                                  

 فرشاد جهانبخشی                        

                      

              

برای شادی روح زنده یاد مسعود بختیاری صلواتی هدیه کنیم

                                        

   جهانبخشی  همیشه در غم تو اشکهایش جاری است 


» نظر
<      1   2   3