سفارش تبلیغ
صبا ویژن

پیتر دراکر

پیتر دراکر (Peter Drucker)

2005-1909
کلیدواژه‌ها : پیتر دراکر؛ Peter F Drucker


 پیتر دراکر در سال 1909 در وین متولد شد و تحصیلات مقدماتی خود را در آنجا و لندن پایان داد. درجه دکترای خود را در حالی که به عنوان خبرنگار یک روزنامه در فرانکفورت آلمان و سپس به عنوان کارشناس اقتصادی در یک بانک بین‌المللی در لندن کار می‌کرد در رشته حقوق عمومی و بین‌الملل دریافت کرد. در سن 29 سالگی در سال 1937 به آمریکا مهاجرت کرد.

پیتر دراکر نویسنده، مدرس، و مشاور تخصصی در زمینه استراتژی و سیاست است. او به خیلی از سازمان‌های بزرگ دنیا و هم‌چنین سازمان‌های غیرانتفاعی، شرکت‌های کوچک و کارآفرین و سازمان‌های دولتی آمریکا مشاوره داده است.

پیتر دراکر 35 کتاب نوشته است که به بیش از 20 زیان ترجمه شده‌اند. 16 کتاب او در زمینه جامعه، اقتصاد و سیاست است. 15 کتاب در مورد مدیریت است. دو تا از کتاب‌ها رمان است. او هم‌چنین یکی از نویسندگان کتابی در مورد نقاشی ژاپنی است. پیتر دراکر نویسنده تعداد زیادی مقاله در مجلات و ژورنالهای مختلف است. او یکی از اعضای هیئت تحریریه وال استریت ژورنال است. او چهار سری فیلم آموزشی بر اساس کتاب‌های مدیریتی خود ساخته است. از جمله کتاب‌های مهم او در زمینه مدیریت می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

The End of Economic Man ( 1936)
The Future of Industrial Man (1942)
The Concept of Corporation (1946)
The Practice of Management ( 1954)
Managing for Results (1964)
The Effective Executive (1967)
People and Performance (1973)
Management: Tasks, Responsibilities, Practices (1974)
The Unseen Revolution (1976)
Advetures of a Bystander (1979)
Towards the Next Economics (1981)
Innovation and Entrepreneurship (1985)
The Frontiers of Management (1987)
آخرین کتاب او با عنوان Managing in the Next Society در سال 2002 منتشر شد.

 

پیتر دراکر دراکر تدریس خود را به عنوان استاد سیاست و فلسفه در کالج بنینگتون آغاز کرد. او بیش از بیست سال استاد مدیریت در دانشکده تحصیلات تکمیلی دانشگاه نیویورک بود. پیتر دراکر دریافت کننده تعداد زیادی جایزه و درجات افتخاری است. از سال 1971 استاد علوم اجتماعی در دانشگاه کلرمونت بوده است. دانشکده مدیریت این دانشگاه بعد از پیتر دراکر در سال 1987 ایجاد شده است. پیتر دراکر در امریکا و دیگر کشورها به عنوان متفکر، نویسنده و سخنران اثر گذار بر سازمان‌های معاصر شناخته شده است. در سال 1997، روی جلد مجله Forbes، او به عنوان «هنوز جوانترین ذهن» معرفی شد و مجله BusinessWeek او را «ماندگارترین متفکر مدیریت زمان ما» نامید.

آقای دراکر چندین دکترای افتخاری از دانشگاه‌های سراسر جهات دریافت کرده است. او رئیس افتخاری مؤسسه رهبر به رهبر (Leader to Leader Institute) است. در نهم جولای 2002 او مدال پرزیدنتی آزادی را از جورج دبلیو بوش دریافت کرد. یک سری مستند درباره زندگی و کار او ده بار در شبکه CNBC از 24 دسامبر 2002 تا 3 ژانویه 2003 پخش شد. او متأهل و دارای چهار فرزند و شش نپیتر دراکر، مشهور به پدر مدیریت نوین، در صبح روز جمعه یازدهم نوامبر سال 2005 میلادی برابر با بیستم آبان 1384 هجری شمسی در سن 95 سالگی در اثر مرگ طبیعی در خانه‌اش در کلرمونت لوس آنجلس در گذشت.وه است. او با همسرش، دوریس، که دانشجوی هنر ژاپن و ژاپنی است در کلرمونت کالیفرنیا زندگی می‌کند.

 


» نظر

نیازهای مازلو

لسله مراتب نیازهای مازلو(تئوریهای محتوایی)
سلسله مراتب نیازهای مازلو

آبراهام مازلو روانشناسی که مطالعه اش در زمینه انگیزش بر روی سلسله مراتب نیازها بود. تئوری او مبتنی بر چهار پیش فرض است:1

الف) تنها یک نیاز ارضاء نشده می تواند بر رفتار تاثیر گذارد و یک نیاز ارضاء شده برانگیزاننده نیست.

ب) نیازهای افراد به ترتیب اولویت مرتب شده اند.

ج) یک فرد حداقل مقداری از هر سطح نیاز را ارضاء خواهد کرد قبل از آنکه نیاز سطح بعدی را احساس کند.

اگر رضایتمندی فرد از سطح نیاز برآورده نگردد نیاز ارضاء نشده بار دیگر دارای اولویت خواهد شد.

شکل زیر سلسله مراتب نیازهای مازلو را به ترتیب اولویت از پایین به بالا نشان می دهد.2

 

مدل سلسله مراتب نیازهای مازلو

o       رسیدن به آنچه که باید باشد

o       استقلال

o       خلاقیت

o       خود را نشان دادن

 
نیازهای خودشکوفائی3
 

o       مسئولیت پذیری

o       عزت نفس ( احترام به خود )

o       خودشناسی

o       احساس کامیابی

 
نیازهای احترام4
 
 

o       ازدواج

o       مورد پذیرش قرار گرفتن

o       عضویت گروه

o       عشق و تعلق

 
نیازهای اجتماعی5
 

o       امنیت خود و دارائی ها

o       اجتناب از ریسک

o       اجتناب از رنج و زحمت

o       اجتناب از آسیب دیدگی

 
نیازهای امنیت6
 

o       غذا

o       لباس

o       پناهگاه

o       آسایش و رفاه

o       حفاظت از خود

 
نیازهای زیستی7
 
 
کاربردهای سلسله مراتب مازلو برای مدیران

تئوری سلسله مراتب نیازهای مازلو برای تمامی محیط ها به کار می رود و مختص محیط کار نیست. این تئوری یک چارچوب انگیزشی کاربردی برای مدیران بیان می کند. مدیران با تجزیه و تحلیل نظریات‌‍، نگرشها، کیفیت و کمیت کارکنان و شرایط شخصیتی، می توانند برای شناسایی سطح نیاز کارکنان که همواره به دنبال ارضاء آنها هستند، اقدام مقتضی به عمل آورند و بعد از شناسایی سطح نیاز هر فرد، مدیر می تواند در محیط کاری فرصتهایی را فراهم آورد تا به کارکنان اجازه دهد نیازهای خود را برآورده سازند. به علت اینکه ادراکات و شخصیت های افراد منحصر به فرد است، کاربرد تئوری نیازها مقداری مشکل است.8

   برای ایجاد انگیزه در کارکنان، اصول ذیل بایستی رعایت گردد:9

  1. پاداشها مرتبط با عملکرد باشد.
  2. پاداشها منصفانه باشد.
  3. شخصی که برای انجام کار برانگیخته می شود، باید توانایی انجام کار را داشته باشد.
  4. بایستی بین نیازهای سطح پایین و سطح بالا تمایز قائل شد.

افراد در سازمان دارای نیازهای متفاوتی هستند که مدیریت وظیفه دارد سطح نیاز فرد را تشخیص دهد و متناسب با سطح نیاز کارمند واکنش های مدیریتی مناسب را به کار گیرد.10

 
شرایط کارکنان
سطوح نیازها

اقدامات عملی برای ارضاء نیازها

کارمند دارای دو فرزند است که سال آینده وارد دانشگاه می شوند.
نیاز زیستی/ ایمنی

افزایش حقوق یا ارتقاء کارمند به شغل بالاتر با پرداخت بیشتر- تامین امنیت شغلی فرد

کارمند احساس نگرانی می کند از اینکه رقباء شرکت را خریداری کنند.

ایمنی

اگر امکان دارد کارمند را مطمئن سازید که شغلش تعدیل نخواهد شد در غیر اینصورت با صراحت بگویید که مشاغل مشخصی تعدیل خواهند شد و فرد را کمک کنید که در جای دیگر کاری پیدا کند.

کارمند احساسات ناخوشایندی در گروه دارد و احساس می کند که فردی اضافی است.

اجتماعی

کارکنان را به یک مهمانی عصرانه در منزلتان دعوت کنید- کارمند جدید را به مشارکت در فعالیتهای ابتکاری در شرکت تشویق کنید-فرد را برای عضویت در سازمانهای حرفه ای هدایت کنید.

کارمند احساس می کند که از او تقدیر به عمل نمی آید.

عزت نفس ( احترام به خود )

عملکرد کاری کارکنان را ارزیابی کنید و به دنبال دلیلی بگردید تا فرد را مورد تقدیر قرار دهید-پیشنهادات فرد را تا آنجایی که قابلیت دارد، بپذیرید- با فرد تماس نزدیکتر برقرار کنید.

کارمند خواهان بدست گرفتن ریاست سازمان است- فرد دارای یک ایده ی کلی برای تعیین هدف غایی سازمان است.

خودشکوفایی

راهنمایی ویژه در رسیدن به هدف غایی ارائه کنید- به چارت مسیر ترقی افراد کمک کنید- تسهیل در امور آموزشی- فراهم نمودن فرصت برای تجربه شغل و شناخت شرکت.


» نظر

امام خمینی و ماه مبارک رمضان

امام خمینی در ماه رمضان  


حضرت امام خمینی رضوان الله علیه روزها و ساعت ها و لحظه های عمر خود را ، با مراقبه و محاسبه سپری کرده و صدها آیه قرآن را مجسم ساخت و عینیت بخشید .
توجه ویژه ای نسبت به ماه رمضان داشت . ملاقات های خودشان در ماه مبارک رمضان را تعطیل می کرد و دعا و تلاوت قرآن و ... می پرداخت .می گفت : خود ماه مبارک رمضان ، کاری است . (1)
یکی از یاران امام ، در این باره گفته است :
در این ماه ، ایشان شعر نمی خواندند و نمی سرودند و گوش به شعر هم نمی دادند . دگرگونی خاصی متناسب با این ماه در زندگی خود ایجاد می کردند ، به گونه ای که این ماه را سراسر ، به تلاوت قرآن مجید و دعا کردن و انجام دادن مستحبات مربوط به ماه رمضان سپری می کردند . (2)
ایشان ، به هنگام سحر و افطار ، بسیار کم می خوردند ، به گونه ای که خادم شان فکر می کرد که امام ، چیزی نخورده است . (3)

عبادت و تهجد

از جمله برنامه های ویژه حضرت امام (ره) در ماه مبارک رمضان ، عبادت و تهجد بود .امام عبادت را ابزار رسیدن به عشق الهی می دانستند و به صراحت بیان می کردند که در وادی عشق ، نباید به عبادت به چشم وسیله ای برای رسیدن به بهشت نگاه کرد . (4)
اما توجه خاصی به نوافل داشتند و هرگز نوافل را ترک نمی کردند . نقل شده است که امام ، در نجف اشرف با آن گرمای شدید ، ماه مبارک رمضان را روزه می گرفت و با اینکه در سنین پیری بودند و ضعف بسیار داشتند ، تا نماز مغرب و عشاء را به همراه نوافل به جا نمی آوردند ، افطار نمی کردند ! و شب ها تا صبح ، نماز و دعا می خواندند و بعد از نماز صبح ، مقداری استراحت می کردند و صبح زود ، برای کارهایشان آماده می شدند . (5)
شب زنده داری و تهجد امام در ماه مبارک رمضان ، وضعیت دیگری داشت . یکی از محافظان بیت می گوید در یکی از شب های ماه مبارک رمضان ، نیمه شب ، برای انجام کاری مجبور شدم از جلوی اتاق امام گذر کنم . حین عبور ، متوجه شدم که امام ، زار زار گریه می کردند ! هق هق گریه امام که در فضا پیچیده بود ، واقعاً مرا تحت تأثیر قرار داد که چگونه امام ، در آن موقع از شب ، با خدای خویش راز و نیاز می کند . (6)
آخرین ماه مبارک رمضان دوران حیات امام ، به گفته ی ساکنان بیت ، از ماه مبارک رمضان های دیگر متفاوت بود!به این صورت که امام همیشه ، برای خشک کردن اشک چشم شان دستمالی را همراه داشتند ، ولی در آن ماه مبارک رمضان ، حوله ای را نیز همراه بر می داشتند تا به هنگام نمازهای نیمه شب شان ، از آن استفاده کنند ! (7)

توجه ویژه به قرآن :

امام در هر فرصتی که به دست می آوردند ، ولو اندک ، قرآن می خواندند . بارها دیده شد که امام ، حتی در دقایقی قبل از آماده شدن سفره ـ که معمولاً به بطالت می گذرد ـ قرآن تلاوت می کنند ! (8) امام بعد از نماز شب تا وقت نماز صبح ، قرآن می خواند . (9)
یکی از همراهان امام در نجف ، اظهار می کرد که امام خمینی در ماه مبارک رمضان ، هر روز ده جزء قرآن می خواندند ؛ یعنی در هر سه روز ، یک بار قرآن را ختم می کردند . (10)
علاوه بر آن ، هر سال چند روز قبل از ماه مبارک رمضان ، دستور می دادند که چند ختم قرآن برای افرادی که مد نظر مبارکشان بود ، قرائت شود . (11)

سفارش های امام به مناسبت ماه مبارک رمضان

شما در این چند روزی که به ماه رمضان مانده ، به فکر باشید ، خود را اصلاح کرده ، توجه به حق تعالی پیدا نمایید .
از کردار و رفتار ناشایسته خود ، استغفار کنید ! اگر خدای نخواسته ، گناهی مرتکب شده اید ، قبل از ورود به ماه مبارک رمضان ، توبه کنید ! زبان را به مناجات حق تعالی عادت دهید!مبادا در ماه مبارک رمضان ، از شما غیبتی ، تهمتی و خلاصه گناهی سر بزند و در محضر ربوبی ، با نعم الهی و در مهمان سرای باری تعالی ، آلوده به معاصی باشید ! شما اقلاً ، به آداب اولیه روزه عمل نمایید و همان طوری که شکم خود را از خوردن و آشامیدن نگه می دارید ، چشم و گوش و زبان را هم از معاصی باز دارید! از هم اکنون بنا بگذارید که زبان را از غیبت ، تهمت ، بدگویی و دروغ نگه داشته ، کینه ، حسد و دیگر صفات زشت شیطانی را از دل بیرون کنید!
اگر با پایان یافتن ماه مبارک رمضان ، در اعمال و کردار شما هیچ گونه تغییری پدید نیامد ، و راه و روش شما با قبل از ماه صیام فرقی نکرد ، معلوم می شود روزه ای که از شما خواسته اند ، محقق نشده است .(12 )

پی نوشت :

1ـ پا به پای آفتاب ، ج 1 ، ص 286 .
2 ـ برداشت هایی از سیره ی امام خمینی (ره) ، ج 3 ، ص 90 .
3 ـ همان ، ص 89 .
4 ـ امام در سنگر نماز ، ص 83 ؛ هزار و یک نکته ، نکته ی 129 .
5 ـ سیمای فرزانگان ، ص 159 ؛ برداشت هایی از سیره ی امام خمینی (ره) ، ج 3 ، ص 99 .
6 ـ هزار و یک نکته ، نکته ی 104 ؛ جلوه ای از خورشید ، ص 90 .
7 ـ برداشت هایی از سیره ی امام خمینی (ره) ، ج 3 ، ص 126 .
8 ـ پا به پای آفتاب ، ج 1 ، ص 270 .
9 ـ برداشت هایی از سیره ی امام خمینی (ره) ، ج 3 ، ص 198 .
10 ـ همان ، ص 7 .
11 ـ پا به پای آفتاب ، ج 1 ص 181 .
12 ـ سیمای فرزانگان ، ص 159 و 161 ؛ برداشت هایی از سیره ی امام خمینی (ره) ، ج 3 ، ص 8 .

منبع:ماهنامه قرآنی ،آموزشی نسیم وحی،شماره 8 /س

» نظر

مدیریت زمان

 فرشاد جهانبخشی کارشناس ارشد مدیریت اجرایی

مقدمه  :

زمان تنها منبعی است که به تمام انسانها به شکل مساوی داده می شود ، اما استفاده از آن سرنوشت زندگی شخصی و حرفه ای همه ی انسان ها دقیقا به نحوه ی استفاده از این منبع بی نظیر متاثر می شود .
"موفقیت در مدیریت زمان وابسته به تشخیص کارهای مهم است".             .                                                   
و مدیریت زمان یکی از مهمترین مهارتهایی که نقش کلیدی در موفقیت دارد . خیلــی از مردم نسبت به روزهای بدون بهره وری (بی حاصل) خود بی تفاوت هستند در حالی که همگی مایل هستیم کارهای بسیاری را در یک روز انجام دهیم، ولی معلوم نیست کارهایمان چقدر ارزش داشته و بر چه اساسی اولویت بندی شده اند و چقدر وقت باید صرف آنها کنیم. مثلاً گاه برای گرفتن یک جواب یا ارسال یک نامه یا درخواست کالا از انبار، بیش از اهمیت موضوع موردنظر به پیگیــری، تعارفات و حاشیه پردازی مشغول می شویم. همچنین در بسیاری از جلسات مسایل جنبی نظیر سیاست، تجارت، خانواده، اوضاع اجتماعی، اخبار سازمانی، و... بیشتر از موضوع یا دستور جلسه موردبررسی و تبادل نظر قرار می گیرند.

مقوله مدیریت زمان سالهاست که ذهن افراد و صاحب نظران رشته های مختلف را به خود مشغول کرده و تاکنون دوره های آموزشی و سمینارهای بسیاری در این ارتباط برگزار شده است. اما آیا واقعاً توانسته ایم بر زمان احاطه پیدا کرده و آن را در کنترل خود داشته باشیم. به یک تعبیر مدیریت زمان درواقع همان مدیریت بر خویشتن است و جالب است بدانید مهارتهایی که ما برای اداره کردن دیگران نیازمندیم، همان مهارتهایی است که برای اداره کردن خود نیازمندیم مانند توانایی ومهارت در برنامه ریزی، تفویض اختیار، سازماندهی، رهبری و کنترل .

برای آنکه بر زمان دراختیار، احاطه داشته و بتوانیم آن را مدیریت کنیم باید هدف گذاری مناسبی داشته باشیم. یعنی اینکه برای هر روز کاری خود اهدافی را ترسیم کنیم.  ازسوی دیگر برای هدف گذاری موارد ذیل را درنظــر بگیریم: هدف باید روشن، قابل اندازه گیری، واقع بینانه، قابل دسترسی و محدوده زمانی معینی داشته باشد.خوب حالا به نظر می رسد که دریچه ای دیگر به روی ما باز شده تا نسبت به زمان (وقت) طور دیگری نگاه کنیم و با به کارگیری مجموعه موارد مطرح شده بتوانیم از زمان حداکثر استفاده و بهره را ببریم، چرا که زمان منتظر ما نمی ماند.

روش های کنترل زمان :

1-    از هزینه کردن برای صرفه جویی در وقت دریغ نکنید، زیرا بسیاری از کارها را می توانید به کسانی بسپارید که کار را سریع تر و بهتر از شما انجام می دهند.

2-    به مدیریت زمان به عنوان مجموعه ای از مهارت و ابزارها نگاه کنید که از آنها برای ساختن یک سازمان کارآمد می توان استفاده نمود.

3-    هر قدر در انجام امور ساده، منظم تر و مقرراتی تر باشید، می توانید در انجام امور مهم، طبیعی تر و آزادانه تر عمل نمائید.

4-    دانش خود را مستمراً ارتقاء دهید تا به عنوان فردی شایسته، دیگران را هدایت کنیدو از خود پنداشت مثبت داشته باشید و تصور کنید که همه اطرافیانتان به شما به عنوان یک نمونه عالی "مدیریت زمان" نگاه می کنند.

5-    خودتان را به صورت یک متخصص در زمینه مدیریت زمان مجسم کنید. خود را به عنوان فردی منظم، کارآمد و مؤثر تصور کنید و آن قدربه این تجسم از خود ادامه دهید تا تحقق یابد.وطوری مدیریت کنید که گویی به تمام جنبه های "مدیریت زمان" مسلط هستید.

6-    برای این که در کسب عادت های "مدیریت زمان" پیشرفت کنید از شخص دیگری که فوق العاده منظم و مرتب است تقلید نمائید. برای پرورش عادت های مثبت در زمینه "مدیریت زمان"، با قدرت دست به کار شوید و تا زمانی که عادت مورد نظر کاملاً در شما شکل نگرفته است حتی از اشتباهات کوچک خود نیز چشم پوشی نکنید.

7-    مدیریت زمان، شما را نه تنها سخت کوش تر می کند، بلکه با استفاده از آن هوشیارتر نیز عمل می نمایید. مدیریت زمان به شما انرژی می بخشد و شور و شوق و رویکرد ذهنی مثبت در شما ایجاد می نماید.

8-    از دهه نود به بعد، "زمان" از لحاظ اقتصادی هم ارزش پول تلقی می شود از این رو همواره در پی راهکار هایی باشید که زمان انجام کارها را کاهش دهد. مدام در جستجوی راه های بهتر، سریع تر و مؤثرتر برای رسیدن به نتایج مورد نظر خود در کوتاهترین زمان باشید. مدام در پی یافتن راه هایی باشید که عملکرد شما را کاملاً متحول کند، به صورتی که فعالیت هایتان با اهداف بلند مدت هماهنگی بیشتری پیدا کند.

9-    تردید و دودلی یکی از عوامل مهم اتلاف وقت است. به یاد داشته باشید در 80 درصد کارها باید در همان هنگامی که ایده به ذهن تان می رسد، درمورد اجرا یا عدم اجرای آن قاطعانه تصمیم گیری کنید.

10-خود را ملزم کنید که وقت شناس باشید از این رو، هرگز دیگران را منتظر نگذارید.

11  -دستیابی به موفقیت در زندگی منوط به اجرای اصل " حذف و انتخاب " است ، انتخاب بین اعمال با ارزش و فعالیتهای بی ارزش . طبق قانون 20/80 سعی کنید از 20% زمان خود برای انجام 80% کارهایتان استفاده کنید.

12-راهزنان وقت را بشناسیم .

.راهزنان وقت عبارتنداز:

       1-  صحبتهای کم اهمیت

       2-  مطالعه مطالب کم اهمیت و غیرضروری

       3-   تلفنهای غیر ضروری

       4- نداشتن انضباط کاری

       5- سستی و بی ارادگی در تصمیم گیری

       6- ناتوانی " نه " گفتن به خواسته های نابجا

      7- نداشتن تمرکز حواس

      8- عادت امروز و فردا کردن

      9-   امور شخصی وگرفتاریهای خانوادگی

      10-  عدم برنامه ریزی مناسب

11- نداشتن کارکنان و همکاران شایسته و کارآمد؛

12-تحمل یا قبول بیش ازحد کار وعدم تفویض اختیار به دیگران

عللی که معمولا مدیران تفویض اختیار نمی کنند:

1 - کارکنان هنوز کار بسیاری برای انجام دادن دارند و واگذاری و تفویض اختیار بیشتر به آنها معقولانه نیست.
2 - کارکنان توان انجام دادن برخی کارها را ندارند، لذا نمی توان اختیاری به آنها تفویض کرد.
3 - کارکنان نمی خواهند به آنها تفویض اختیار شود.
4 - فرد مناسبی نیست که کارها و اختیارات به او واگذار شود.
5 - قدرت وجسارت لازم در تفویض اختیار وجود ندارد.
6 - مدیران ترجیح می دهند برای حفظ شأن و شخصیت خود از تفویض اختیار پرهیز کنند.

7 - ممکن است تفویض اختیار نشانگر ضعف مدیر در سازمان تلقی شود.

8-احساس میکند کسی درآینده جای او را خواهد گرفت .

مدیریت موفق زمان:

1-        برای برنامه ریزی ، زمان بگذارید

2-        اهداف رامشخص ساخته و مکتوب کنید

3-       اولویتها رامشخص کنید

4-       تهیه برنامه زمانی انجام کارهای اولویت دار

5-        بر اهداف تاکید کنید نه بر فعالیتها

6-       هر روز حداقل یک هدف عمده را برای خود قائل شده و بکوشید تا آن را محقق سازید

7-       هر روز وقت خود راچنان زمان بندی کنید که ابتدا مهمترین کارها راانجام دهید

8-       اطمینان حاصل کنید که اولین ساعت روز کاری شما سودمند باشد

9-      هرگاه شروع به انجام کاری کردید سعی کنید بدون وقفه آن را به پایان رسانید

10-      ما بین فعالیتها برای خود وقت استراحت نیز در نظر بگیرید

11-      به خود و اولویت بندی که انجام داده اید اعتماد داشته باشید

12-   به هیچ فردی اجازه ندهید وقت شمارا تلف کرده و برای خود مصروف کند و بیاموزید درصورت لزوم با صراحت" نه" بگویید

13-     از تمام لحظات زندگی خود به نحو احسن استفاده کرده و در انتظار رویدادهای خوشایند در زندگی باشید

14-     میز خودراهمیشه مرتب نگه دارید.

15-   ازوقتی که برای جلسات می گذارید بیشترین استفاده راببرید .

16-   درصورت بروز مشکل از افراد توانمند راهنمائی بگیرید .

ذخیره کردن اوقات آرامش :

بالاتر اززمان :بسیاری ازمدیران ، کارواقعیشان را بعد از پایان ساعت اداری انجام مید هند ودر طی روز به دلیل مشغله فراوان فرصت کافی برای انجام این قبیل کارها را نمی یابند .همکاران ، ارباب رجوع ها ، ملاقاتهای ناخواسته ، اختلاف عقاید ، تلفنها ، جلسات وغیره همگی بر شلوغی کارمدیران می افزاید .

درباز : هرچند ممکن است سیاست ((درباز به روی همه )) مورد پسند خیلی ها باشد اما مدیری که اجازه می دهد تا زمان کارش ومخصوصا 3 ساعت اولیه کار توسط عوامل فوق مورد هجوم قرار گیرد با دست خود خودش را دچار عدم کارائی می کند.وقتی که تمرکز مدیری مرتب بهم بخورد مخصوصا درساعات اولیه صبح مدتی طول می کشد تا فرد دوباره با راندمان قبلی کارش را ادامه بدهد وخود این وقفه ها باعث اتلاف زمان می شود .درواقع مدیر میتواند با برنامه ریزی صحیح جهت مراجعات اوقات آرامش خودرا ذخیره نماید.

نکات مهم :

1-   مدیریت زمان مهارتی است که می توان آن را با انضباط و تمرین فرا گرفت.

2-   مدیریت زمان شما را قادر می سازد که جریان وقایع را تحت کنترل بگیرید .

3-از کمبود وقت گله نکنید شما تمام وقتی را که وجود دارد دراختیار دارید.

4-بهره وری بالا نتیجه بالا بردن کارایی وقت است . به این ترتیب که فقط مهمترین کارها را انجام دهید .

5-ارزش هر چیزی را می توان با مقدار وقتی که حاضرید صرف آن کنید، اندازه گیری کرد .

6-بدترین نوع هدر دادن وقت این است که کارهایی را که اصلا نیازی به انجام دادنشان نیست به بهترین نحو ممکن انجام دهیم.

7-مدیریت زمان وسیله ای است که می تواند شما را از جایی که هستید به جایی که می خواهید باشید برساند .

8-یادگیری مداوم حداقل شرط لازم برای موفقیت در هر زمینه ای است که در آن فعالیت می کنید . هر روز چیز جدیدی بیاموزید.

9-هر فعالیت یا عدم فعالیتی مستلزم انتخابی است بین آنچه بیشتر اهمیت دارد و آنچه کمتر اهمیت دارد .

10-20% وقتی که صرف برنامه ریزی برای یک پروژه می کنید به اندازه 80% وقتی که صرف انجام تمام پروژه می کنید ارزش دارد

.11-برای فعالیت های خود اولویت و ممنوعیت تعیین کنید . چه فعالیت هایی را باید رها کنید تا بتوانید برای کارهایی که حقیقتا مهم هستند. جای بیشتری باز کنید.

12-قانون حد توانایی می گوید : همیشه برای انجام ضروری ترین کارها وقت کافی وجود دارد .

13-برای اولویت بندی کارها باید نتایج هر کدام از آنها را در دراز مدت در نظر گرفت.

14-با وقت خود مثل پول رفتار کنید . چطور می توانید وقتتان را به بهترین نحو صرف کنید تا بیشترین رضایت حاصل شود .

15-آرامش ذهنی را بالاترین هدف خود قرار دهید و وقت و زندگی خود را حول محور آن تنظیم کنید .

16-وقتی که با خانواده هستید ، صددرصد وقت خود را جسما و روحا در اختیار آنها قرار دهید .

17-در خانه کمیت وقت و در کار کیفیت وقت است که به حساب می آید آنها را با هم مخلوط نکنید .

18-یکی از بهترین راه های استفاده از وقت این است که قابلیتهای خود را در زمینه هایی که نتایج کلیدی را برای شما به بار می آوردافزایش دهید.

19-استعداد و توانایی های منحصر به فرد شما کدام است ؟ چطور می توانید آنها را به حد اکثر برسانید

20-همه چیز به حساب می آید . هر کاری که انجام دهید یا به شما کمک می کند یا آسیب میرساند ، هیچ چیز خنثی نیست .

21-در شغل شما چه عواملی برای پیشرفت حیاتی هستند ؟ در انجام چه کاری باید حتما عالی باشید تا بتوانید به موفقیت دست یابید ؟

22-نقاط قوت و ضعف شما در چه زمینه ای است ؟ یک نقطه ضعف کافی است تا شما را از پیشرفت باز دارد .

23-روشن نبودن قضایا علت اصلی اتلاف وقت است . مدام از خودتان بپرسید : می خواهم چه کاری انجام بدهم ؟ و چطور می خواهم این کار را انجام بدهم ؟

24-کلمه نه می تواند در صرفه جویی در وقت کمک بزرگی به شما بکند . به هر چیزی که بهترین و عالی ترین استفاده از وقتتان نیست نه بگویید .


» نظر

تبعیض قانون کار در امریکا

قانون کار ایران در ماده 6 خود اعلان می کند:"بر اساس بند چهار اصل چهل و سوم وبند شش اصل دوم و اصول نوزدهم،بیستم و بست و هشتم قانون اساسی ... مردم ایران از هر قوم و قبیله که باشند از حقوق مساوی برخوردارند و رنگ ،نژاد،زبان و مانند اینها سبب امتیاز نخواهد بود و همه افراد اعم از زن و مرد یکسان در حمایت قانون قراردارند و هر کس حق دارد شغلی را که به آن مایل است و مخالف اسلام و مصالح عمومی و حقوق دیگران نیست برگزیند." این ماده قانونی محل بحث ما درباره قوانین ضد تبعیض خواهد بود.

البته درباره قانون کار در کشورهای دیگر مثلا آمریکا با سلسله ای از قوانین مواجهه می شویم.مثلا قانون ضد تبیض علیه افراد مسن، ماده 7 قانون حقوق مدنی که چیزی شبیه همان اصول قانون اساسی خودمان و ماده 6 قانون کار ایران می باشد، قانون فرصتهای برابر شغلی که باعث ایجاد سازمانی در تحت نظر دپارتمان کار دولت آمریکا به نام EEO شده است و رای های فراوانی که در دادگاههای مختلف آمریکا علیه انواع تبیض جنسیتی، نژادی و قومیت و مذهبی صادر شده است. نکته جالب اینجا است که چنین قوانینی نه تنها در آمریکا بلکه در اروپا نیز در حال رواج است.گرچه ظاهرا قانون کار ایران نیز به این موضوعات اشاراتی کرده ولی در عمل این موضوعات کمتر مورد بررسی قرار می گیرند.کافی است سری به هیاتهای تشخیص و حل اختلاف بزنید تا ببنید عمده موضوعات مطروحه در این هیاتها حول ابتدایی ترین حقوق کارگر یعنی مثلاٌ کار بدون دستمزد، عدم پوشش بیمه ای و اخراج بدون دلیل می باشد. حتی وقتی آرای دیوان عدالت اداری را نیزمرور کردم به آرای مبنی بر توجه به این ماده و یا قوانین ضد تبیض برخورد نکردم.به نظر شما آیا قانون کار ایران در این زمینه دچار خلاء می باشد؟ راه حل مقابله حقوقی با رفتارهای تبعیض آمیز در محیط کار که بر اساس اختلافات قومی،مذهبی،نژادی و یا جنسیتی می باشد چیست؟


» نظر

مدیریت منابع انسانی Human Resource Managment (H.R.M)

 جلسه ی اول                                                                                               


                              مدیریت منابع انسانی Human Resource Managment (H.R.M) 


مقدمه


    پیدایش این علم در حقیقت به توسع? علم مدیریت باز میگردد.مدیریت به معنای حرفه ای از لحاظ زمانی نهایتا ًبه یک قرن ونیم قبل بازمیگردد?امّا معنای عام مدیریت به ابتدای تشکیل جوامع مربوط میشود.


جوامع تاکنون ? دوره راگذرانده اند:


                                         1- خوراکجو(عصر کشاورزی): مواد مورد نیاز مستقیم تهّیه ومصرف میشد.                                                


 ?- عصرکشاورزی : تولید از مصرف بیشتر بود? برای مازاد تولید باید سازو کارهائی ارائه میشد? بنابراین الگوی مدیریتی پیچیده ای لازم بود. 


 ?- جامع? صنعتی : تولید هم اضافه وهم متنوّع شد.                                                                                                                                                                                                                                                                                                    


                                         ?- جامع? خدماتی.


                                         ?- عصراطلاعات وارتباطات: بازارهای مجازی بوجود آمدند.


مدیریت حرفه ای اززمان انقلاب صنعتی شکل گرفته است.


 مراحل توسع? مدیریت :


                           1- مکتب کلاسیک ها (1??0-1??0) : ت?کید بر ساختار ومنابع زیرزمینی وفنّی .                      


                           ?- مکتب نئوکلاسیک ها(1??0-1??0) : ت?کید بر عامل انسانی در کنار عامل فنّی.


                           ?- مکتب سیستمی (1??0-1??0) : نگاه کل گرایانه.


                           ?- مکتب اقتضائی (1??0تا کنون) : هیچ روشی فی نفسه قابل رد یا تردید نیست.موقعیت گرائی It depents


 مکتب نئو کلاسیک ها? مکتب روابط یا منابع انسانی است وبامطالعات التون مایو(هارثون) آغازگردیدکه به اهمیّت عامل انسانی پ? برده شد.ازنظرمایو   Ahappy worker is a productive worker. دراین مکتب ت?کید برانسان و عامل فنّی است Social & Teechnical.علم مدیریت منابع انسانی ازاین مکتب آغازمی گردد.درمکتب کلاسیک ? منابع فیزیکی وزیرزمینی مورد توجّه قرار داشتند? امّا در مکتب نئوکلاسیک? ت?کید بر منابع روزمینی بود.درعصرکنونی کشورهائی موفّق اندکه منابع انسانی توسعه یافته وغنی داشته باشند.امروزه شاخص (Human Development Index)H.D.I از جمله امیدبه زندگی? حق انتخاب(دموکراسی) و...


مبنای توسعه قرار داده شده. جوامع کنونی بیشتربه سمت کسب وکار مجازی حرکت میکنند وبرای رفتن به کسب وکارمجازی? نیازبه منابع انسانی توسعه یافته داریم? امّا مت?سفانه درکشورما اهمّیت منابع انسانی چندان که باید موردتوجّه قرارنمی گیرد واهمیّت مدیران به ترتیب زیراست:


                                                                     1- مدیر تولید    ?- مدیر مالی       ?- مدیر بازاریابی     ?- مدیر منابع انسانی


سطوح موردبحث مدیریت منابع انسانی به طور کلّی درجهان عبارتنداز:


                                                                   1- واحدسازمانی ?- سازمانی        ?- ملّی                    ?- بین اللملی            ?- چند ملیّتی          ?- جهانی


استراتژیک ترین عامل برای توسع? کشورها? منابع انسانی قلمداد میشود. درهمین زمینه دو بحث مطرح شده است :


1- مدیریت منابع انسانی استراتژیک : نگاه بلندمدّت برای مدیریت کردن منابع انسانی در یک سازمان است .


?- مدیریت استراتژیک منابع انسانی : نگاه بلندمدّت برای مدیریت کردن منابع انسانی در یک کشور است .


 


 


جلسه ی دوم


تعاریف واهداف مدیریت منابع انسانی


 


? مدیریت منابع انسانی : عبارت است ازجذب واستخدام ? آموزش وبهسازی ? به کارگیری وانتصاب ونگهداشت منابع انسانی درجهت تحقق اهداف سازمان .


این چهارفرآیند ? فرآیندهای اساسی مدیریت منابع انسانی می باشند .


درمدیریت منابع انسانی استراتژیک ? فرآیندهای اساسی باید با توّجه و نگاه به استراتژیهای سازمان صورت گیرد ومستقل ازاین استراتژیها عمل نشود .امّا درمدیریت استراتژیک منابع انسانی? فرآیندهای اساسی با توّجه به استراتژیهای ملی تنظیم میگردد ودرواقع مقیاس بحث به سطح ملّی افزایش می یابد وساماندهی مدیریت منابع انسانی درسطح کلان قرارمی گیرد .


? استراتژی : مجموع? اقدامات مهّم واساسی برای رسیدن به اهداف است .


مدیریت منابع انسانی استراتژیک ومدیریت استراتژیک منابع انسانی باهم مرتبط هستند و نمیتواننداز یکدیگر مستقل باشند ? در حقیقت اطلّاعات مدیریت استراتژیک منابع انسانی ? ورودی مدیریت منابع انسانی استراتژیک وخروجی دوّمی ورودی اوّلی است .موضوع بحث دراین درس درحد مدیریت منابع انسانی استراتژیک میباشد . تمام فعالیّتهای مدیریت منابع انسانی باید با توّجه به استراتژیهای سازمان انجام شود ودرغیراین صورت به شکست منجّر خواهد شد .


وظایف مدیریت منابع انسانی


   این وظایف در قالب چرخه ای بنام چرخ? مدیریت منابع انسانی معّرفی می گردند.( هرمدلی که در قالب چرخه داده شود? به این معناست که عناصر مدل نسبت به هم رجحان ندارند واگر هریک از اجزا نباشد چرخه ازهم گسسته میشود ومدیریت منابع انسانی نیز صورت نمی گیرد ? امّا در سلسله مراتب عناصر نسبت به هم رجحان والویّت دارند .)


? وظایف مدیر منابع انسانی : تجزیه وتحلیل شغل ? طراحی شغل وطبقه بندی مشاغل ? برنامه ریزی منابع انسانی ? جذب واستخدام ? سیستم اطلاعات منابع انسانی ? تنظم روابط کار(روابط صنعتی)?اجتماعی سازی ? ارزیابی عملکرد ? حقوق ودستمزد ? انضباط ? پژوهش در مشاغل نیروی انسانی ? ایمنی وبهداشت ? پاداش .


تمام فعالیّتهای مدیریت منابع انسانی برای رسیدن به اهداف زیر است :


بهره وری بیشتر                                        Productivity   


    برای تعریف بهره وری ? ابتدا باید با دو دو مفهوم کارآئی واثربخشی آشنا شویم .


? کارائی : نسبت ستاده به داده را گویند که برابر با مصرف بهین? منابع میباشد .


? اثر بخشی : به معنای تحقّق اهداف سازمان است .


با ادغام این دو مفهوم چهار حالت بدست می آید که حالت چهار همان بهره وری می باشد . کارآمد و اثربخش (بهره وری) حالتی است که هم منابع درست مصرف شده وهم اهداف سازمان تحقّق یافته است .


استراتزیهای بهره وری عبارتند از : 1- ورودی ثابت ? افزایش خروجی


                                               2- کاهش ورودی ? افزایش خروجی


                                               3- کاهش به نسبه بیشتر ورودی ? کاهش خروجی


                                               4- افزایش ورودی ? افزایش به نسبه بیشتر خروجی


                                              5- کاهش ورودی ? خروجی ثابت


رضایت شغلی بیشترJob satisfaction                                                                                                                            


     عوامل موثر بر رضایث شغلی عبارتند از :


                                 1- عوامل فردی : مانند سطح بلوغ ? نوع نگرش ? سطح نیازهای غالب ? ت?پ رفتاری? حالت های بودن ? من رفتاری و....


                                ?- عوامل گروهی : مانند ترکیب گروه ? روابط افراد ? سطح تفاوت افراد در گروه و....


                               ?- عوامل سازمانی(محیطی) : مانندنظام پرداخت ها? شرح شغل ? ساختارسازمان ? شرایط احراز شغل و....


بهبود کیفیت زندگی کاری Qualitiy of worklife 


   ?بهبود کیفیت زندگی کاری یک منطق دارد وآن هم این است که? عمر مفید انسانها در کار سپری میشود .کیفیت زندگی کاری یعنی نوع نگرش افراد نسبت به شغل خود .


شاخصهای بهبود کیفیت زندگی کاری عبارتند از:


                                      1- خشنودی یا رضایت ازکار


                                      ?- مشارکت در کار( مانند حقّ اظهار نظر)         


                                      ?- کاهش حوادث وسوانح در کار


                                      ?- حقّ انتخاب (مانند شغلوسرنوشت وت?ثیرگذاری و...)


افزایش انگیزه Motivation  


تحقق اهداف سازمان The goles of organization 


                                           


                                                                                                                


                                                                                                    


 


» نظر

نظریه های جدید سازمان مدیریت















نظریه های جدید سازمان مدیریت


 


     نظریه خانم ((ماری پارکرفالت))


         نظریه خانم « ماری پارکرفالت » در ربع اول قرن بیستم الهام بخش بسیاری از دانشمندان و محققین علم مدیریت بوده است .به عقیده فالت هدف عمده مدیریت بایستی دست یافتن به وحدت و یکپارچگی باشد ویک مؤسسه بایدآرام وبدون سر وصدا مانندیک ماشین خوب طرح ریزی شده ،خوب ساخته شده،وخوب روغن کاری شده،کارکند. باید بین اجزای مختلف آن هماهنگی کامل برقرار باشد . البته اصطکاک  تا حدی وجود خواهد داشت ، زیرا اصولاً حرکت بدون اصطکاک  ممکن نیست. در هر مؤسسهای تضاد منافع وجود دارد ، لکن باید بین این منافع متضاد به گونهیی سازگاری برقرار شود که حداکثر کارایی به دست آید . تضاد همیشه معارضهیی انرژیزاست . چنانکه وی میگوید، به همان گونه که بر اثر اصطکاک از “ ویولن” موسیقی بیرون میآید، وظیفه اساسی مدیریت هم این است که تضاد و برخورد را به صورت سازندهای در آورد.


        « فالت » در زمینه ایجاد وحدت و یکپارچگی و هماهنگی ، معتقد است که هر سازمانی باید میان کوششها و مساعی گروههای مختلف هم نوایی و هماهنگی به وجود آورد تا با کارایی هر چه بیشتر ، به هدفهای مؤسسه دست یابد . وی هماهنگی را محور اصلی و اساسی وظایف مدیریت میداند


         « فالت » دربارة قدرت ، اختیار و کنترل نظر خاصی دارد . وی به این مفاهیم معنای جدیدی بخشیده است . قدرت به معنای ساده آن عبارتست از استعداد انجام کار خاص ، یا توانایی پدید آوردن تغییر مطلوب ، لکن اختیار ، حق تصمیم گیری است . اگر یک مدیر ، تصمیم گیرنده قابلی باشد بی درنگ تصمیمات مناسبی اتخاذ میکند ، اما نمی تواند این توانایی را به معاونش واگذار کند .حق تصمیم گیری را میتوان به کارکنان ردههای پایینتر در سازمان تفویض کرد ، لکن قدرت در خود شخص باقی میماند. « فالت »قدرت را به دو دسته تقسیم میکند، « قدرت بر دیگران » و « قدرت با دیگران » . سرپرستی که تصور میکند حق کنترل و رهبری کارکنانش را دارد حاضر نیست که پیشنهادهای آنها را بشنود و میگوید که از دستورهایش اعم از صحیح یا غلط باید اطاعت شود . او در واقع بر کارکنان اعمال قدرت میکند. واضح است که این نوع اعمال قدرت ، موجب مقاومت در کارکنان میشود و طبعاً گرایش پیدا میکنند که از دستورهای او سرپیچی کنند. از طرف دیگر ، یک سرپرست روشنفکـــر که کار روزانــه را به طور « سیستماتیک» برنامهریزی میکند ، مواد خام و ابزار را تأمین میکند و مراقب است که فعالیتها در شرایط مطلوبی باشند و همچنین ، کار را به زیر دستانش یاد میدهد و پیشنهادهای خوب و عملی شان را میپذیرد ،. در واقع یک قدرت مشترک بوجود میآورد که « قدرت با دیگران »نام دارد .« فالت » روی اهمیت این قدرت مشترک تأکید میورزد .


           کنترل نیز از نظر « فالت » با آنچه در ذهن مدیران سنتی جای گرفته است تفاوت دارد . کنترل به معنای به دست آوردن نتایج مطلوب است . فی المثل ، کنترل بودجه به معنای تنظیم هزینه ها طبق بودجه از پیش برنامه ریزی شده است .


        « فالت » بین آنچه خودش « کنترل امور » و « کنترل فرد انسان » نامیده ، قابل به تفکیک شده  است .اشخاص ، معمولا کنترل را مترادف کنترل فرد انسان می دانند به این معنی که فی المثل مدیران می خواهند آدمها را کنترل کنند. اما کنترل مطلوب  فالت  کنترل امور است .


 




 


 


 


» نظر

آیة الله بهجت و امام زمان (عج)

آیة الله بهجت و امام زمان (عج)

امام زمان


سخنانی از آیة الله بهجت(ره) در باب فرج امام
به مناسبت فرا رسیدن روز ولادت سرور عالمیان، حضرت بقیةالله الاعظم ارواحنا فداه، قطره‌ای از دریای معرفت ناب بزرگمرد تاریخ تشیع، حضرت آیةالله العظمی بهجت را نسبت به ایشان، از باب تبرک و به امید آنکه چراغ راه و مایه عمل ما باشد، به حضورتان تقدیم می کنیم:
ـــ بهترین کار برای به هلاکت نیفتادن در آخرالزّمان، دعای فرج امام زمان (عج) است؛ البته دعایی که در همه اعمال ما اثر بگذارد. قطعاً اگر کسانی در دعا جدّی و راستگو باشند، مبصراتی (دیدنی‌هایی) خواهند داشت. باید دعا را با شرایط آن خواند و «توبه از گناهان» از جمله شرایط دعا است.

» نظر

امام مهدی(عج) در عالم؛ همانند قلب در بدن

امام مهدی(عج) در عالم؛ همانند قلب در بدن


امام زمان

نکته دیگر که در رهاورد عرفانی اهل معنا درباره حضرت مهدی علیه السلام عنوان شده، آن است که از منظر عرفا، مهدی برای عالم همانند قلب برای انسان است . از این رو، عارف نسفی در این باره می گوید: «بدان که انسان کامل را اسامی بسیاری است و جمله راست است . انسان کامل را مهدی، امام، خلیفه، قطب، صاحب زمان، جام جهان نما و آیینه گیتی نما گویند . انسان کامل همیشه در عالم باشد و زیاده از یکی نباشد . تمام موجودات همچون یک شخص است و انسان کامل دل آن شخص است و موجودات بی دل نتوان بود . پس انسان کامل همیشه در عالم باشد و چون دل زیاده از یکی نبود، پس انسان کامل در عالم زیاده از یکی نباشد .»1 در کلام این عارف بزرگ، به چند نکته اساسی درباره حضرت مهدی علیه السلام اشاره شده است:
الف . چون نظام آفرینش هیچ گاه بدون انسان کامل نمی تواند وجود داشته باشد، پس انسان کامل گاهی در چهره نبی و رسول و زمانی در چهره امام و ولی همواره در عالم وجود دارد .
ب . همان گونه که عالم صغیر (انسان) بدون قلب نمی تواند حیات داشته باشد، عالم کبیر (نظام آفرینش) نیز بدون قلب نمی تواند وجود داشته باشد، و در زمانی که سلسله نبوت پایان یافته و اداره امور عالم به دست اوصیای خاتم انبیا است، مهدی موعود علیه السلام به عنوان آخرین وصی پیامبر خاتم صلی الله علیه و آله، قلب عالم آفرینش بوده و در سایه حیات و وجود او، خون تلاش، حرکت تکاپو به سوی کمال در پهنه نظام عالم و نشئه انسانی جریان دارد .
ج . همان گونه که اگر کسی دو قلب داشته باشد، سالم نیست و نمی تواند به زندگی خویش ادامه دهد، نظام عالم نیز با وجود دو قطب و امام نمی تواند یک نظام سالم داشته و در مسیر حرکت تکاملی خود موفق باشد . از این رو، انسان کامل در عالم بیش از یکی نیست و در عصر ما، حضرت مهدی علیه السلام سکاندار عالم است . یکی از بزرگان اهل عرفان در این باره گفته است: به دلیل آن که عالم هرگز بدون امام نیست، پس مهدی، که قطب، امام و وارث است، تا روز قیامت به طور حتم در عالم وجود دارد .


» نظر

حقوق معنوی دارائیها

 

 


چکیده: بخش اعظم رشد اقتصادی یک کشور در گرو رشد و توسعه تکنولوژیک آن است و انتقال تکنولوژی به معنی زنجیره ای منظم از فعالیتهای هدفمند جهت بکار گیری مجموعه عناصر تکنولوژی در مکانی به جز مکان اولیه است و ایجاد آن گام مهمی در مسیر صنعتی شدن و توسعه اقتصادی کشورهای کمتر توسعه یافته و در حال توسعه که قادر به تولید تکنولوژی های پیشرفته نیستند، به شمار می رود.
نیازهای مادی و سطح زندگی در جامعه امروز به شدت ارتقا یافته است. پیشرفت علم و فناوری تقسیم کار در اجتماع را ناگزیر ساخته است و تقریبا کسی نمی تواند همزمان با پرداختن اصولی و عمیق به تلاشهای فکری جهت خلق تکنولوژی نوین به اشتغال و کسب درآمد از مشاغل معمول نیز بیاندیشد. پس برخلاف گذشته آثار فکری ارزش مادی نیز پیدا کرده اند و به عنوان اصلی ترین راه تامین نیازهای مادی پدید آورندگان شناخته می شوند. از سوی دیگر پیشرفت و تنوع روز افزون وسائل ارتباطی این سرمایه ها را که نقش مهمی در توسعه تمدن، فرهنگ، اقتصاد و صنعت بشری ایفا می کنند، در معرض خطرات بزرگی قرار داده است. به همین خاطر دولتها و ملتهای صاحب تکنولوژی روز دنیا به تدوین قوانین و دستورالعملهایی جهت حمایت و نظارت بر مالکیتهای معنوی خالقان تکنولوژی پرداخته و کشورهای دیگر را هم به متابعت و پیروی از این قوانین واداشته اند.
در این مقاله پس از تعریف «حقوق مالکیت معنوی» به توصیف و تبیین اهم جنبه‌های حقوق مالکیتهای معنوی در رابطه با انتقال تکنولوژی پرداخته می شود.

مقدمه
یکی از عوامل مهمی که باعث ایجاد شکاف توسعه یافتگی بین کشورهای در حال توسعه و توسعه یافته شده است، تفاوت سطح دانش و تکنولوژی است. رشد سریع و ناگهانی تکنولوژی در دو دهه اخیر و پیش بینی رشد فوق العاده آن در آینده ای نه چندان دور یقینا به این تفاوت دامن خواهد زد. برای کاهش این فاصله و دسترسی کشورهای در حال توسعه به تکنولوژی روز دنیا دو راه وجود دارد. یکی تولید تکنولوژی و دیگری انتقال آن از کشورهایی که چنین تکنولوژی را در اختیار دارند. انتقال تکنولوژی در کشورهایی که در زمینه تحقیق و توسعه، نیروی انسانی متخصص و سرمایه فاقد توانمندی کافی هستند حداقل تلاش جهت ورود به عرصه رقابت جهانی و همگام شدن با اقتصاد های برتر دنیا به شمار می رود.
به طور کلی تکنولوژی به دو بخش سخت افزاری و نرم افزاری تقسیم می گردد. بخش سخت افزاری تکنولوژی از تجهیزات و ماشین‌آلات تشکیل شده و بخش نرم افزاری آن ناشی از تراوشات فکری انسان است و حمایت از این بخش را «حقوق مالکیت معنوی» بر عهده دارد .
حقوق مالکیت معنوی شامل مقرراتی است که حق بهره برداری مادی از یک فعالیت نو و مبتکرانه را ایجاد می کند و آن را مورد حمایت قرار می دهد. همچنین اعمال کنترل قانونی بر نحوه پخش، توزیع و تجاری کردن اطلاعات و نوآوریهای جدید تکنولوژیک را مجاز داشته و در مورد هر گونه سوء استفاده، تکثیر بی اجازه و جعل و پخش آن مجازاتهایی را در نظر گرفته است.(افسانه خاکپور، 1373، ص 113-111 )
گسترش سریع تکنولوژی و رقابت در دنیای امروز با توجه به اهمیت حمایت از حق مالکیت معنوی و فکری در نزد صاحبان و پدید آورندگان بخش نرم افزاری تکنولوژی از یک سو، سیاستمداران و دولتمردان را بر آن داشته است تا این رشته از حقوق را به عنوان ابزاری جدید در سیاست خارجی کشورهای خود مورد توجه قرار دهند و با توجه قدرت حمایتی این حقوق در زمینه حق انحصاری فروش یا استفاده از نوعی کالا یا فناوری، حق لیسانس، حق مؤلف و مواردی از این قبیل که منجر به کوتاه شدن دست رقبای تجاری از هر گونه تقلب و جعل می شود، با اطمینان و سرعت بیشتری به سمت جهانی شدن گام بردارند و از سوی دیگر با توجه به توسعه اقتصادی و رشد علوم و فناوری که افزایش سرعت صنعتی شدن کشورها و اتصال به شبکه تجارت جهانی را در پی دارد، شناخت مفاهیم مالکیت معنوی و ظرفیتهای بالقوه این رشته در این رابطه می تواند امر انتقال تکنولوژی را از سوی کشورهای توسعه یافته با اطمینان و تضمین بیشتری همراه سازد و در نتیجه گام مؤثری در جهت توسعه یافتگی کشورهای در حال توسعه باشد.

تعریف حقوق مالکیتهای معنوی
اختلاف در تعریف و تفسیر و تعیین استانداردها در زمینه حقوق مالکیت معنوی یکی از بزرگترین چالشهای پیش روی بازاریابان و ذی‌نفعان در امر انتقال تکنولوژی بین دو یا چند کشور و ملت است و تلاش برای حمایت از حقوق مالکیت معنوی و یکسان سازی مفاهیم مرتبط با این حقوق به یک معمای اجتماعی تبدیل شده است.
این بخش از حقوق با توسعه تکنولوژی رشد و گسترش یافته است. استفاده فزاینده از کامپیوتر و تکنولوژی ارتباطات منجر به توسعه اقتصاد دیجیتال شده و این اقتصاد جدید روش تولید کالاها و خدمات، ماهیت و محتوای آنها و نیز مکانیزم‌های توزیع کالاها و خدمات را متحول ساخته است. این تفاوتهای عمیق مفروضات قانونی متفاوتی نیز می طلبند. پس حقوق مالکیتهای معنوی به عنوان ابزار حیاتی در برابر سلطه چنین تحولاتی اهمیت یافته است.
حق مالکیت معنوی به معنی حقوق قانونی است که به فعالیتهای غیر مادی و فکری در زمینه های صنعتی، علمی، ادبی و هنری مرتبط می شود. اغلب کشورها به دو دلیل اصلی، قوانینی را جهت حمایت از مالکیتهای فکری و معنوی تدوین کرده‌اند که اولی القای وضعیت و بیان قانونی به حقوق اقتصادی و اخلاقی مخترعان در اختراعاتشان و نیز حقوق عامه مردم در دستیابی به آن اختراعات است و دلیل دوم ارتقای خلاقیت و کاربرد نتایج آن و نیز تشویق مشارکت مردم در توسعه اجتماعی و اقتصادی است.
لازم به ذکر است اصطلاح «حقوق مالکیت فکری» اصطلاحی است که توسط برخی از حقوقدانان به جای «حقوق مالکیت معنوی» به کار می رود. از نظر این دسته از افراد کلمه معنوی شاید جامع باشد، ولی مانع نیست. کلمه معنوی در لغت منسوب به معنی و مقابل مادی و صوری تعریف شده است. حال آنکه منشاء این حقوق فکر و اندیشه و تعقل انسانهاست.(نورالدین امامی،1371، ص 193)

مراجع رسیدگی به حقوق مالکیت معنوی
حمایت از حقوق مالکیت معنوی از قرن نوزدهم به بعد و با تصویب دو کنوانسیون بین المللی مهم یعنی «کنوانسیون پاریس برای حمایت از مالکیتهای صنعتی» و «کنوانسیون برن برای حمایت از آثار ادبی و هنری» در سال 1886 نهادینه و با مرور زمان متحول شده است.
بدون تردید تحقق اصلی ترین اهداف بنیانگذاران این کنوانسیون ها به منظور شکوفایی خلاقیتهای فردی و ارتقای معیارهای زیستی بشر با تحولات و تغییرات تدریجی در کیفیت علوم و فنون، منوط به وجود مقرراتی جامع و اجرای تعهدات بین المللی دولتهای عضو به شرح مذکور و مقرر در آن پیمانهای بین المللی ضمن توجه به اصل بنیادین «حاکمیت دولتها» است. مقرراتی که از یک طرف به دلیل حمایت دولتها از افراد مخترع و آفریننده در قلمرو صلاحیتهای سرزمینی دارای خصیصه حقوق داخلی و از طرف دیگر با توجه به تعهدات دولتها برای ایجاد معیارهای خاص حمایتی و انجام اقدامات محافظتی با ماهیت فرا سرزمینی دارای جنبه بین المللی است و این ویژگیها در کل حقوق مالکیت معنوی را از خصیصه ای منحصر به فرد برخوردار ساخته است.
در این قلمرو همیشه اختلاف در تفسیر قواعد و اجرای ناقص یا اجرا نشدن صحیح بین کشورهای مختلف خصوصا در امر انتقال تکنولوژی، اسباب اختلاف بین دارندگان حقوق مالکیت معنوی در داخل کشورها و بین دولتهای متعهد کنوانسیون ها در عرصه جامعه بین المللی را فراهم می سازد. بنابراین وجود یک نظام حل و فصل اختلاف با ابعاد جامع ملی و بین المللی ضرورت می یابد. به همین منظور مقرر شده است که در صورت بروز اختلاف در اجرا و تفسیر قوانین بین دولتهای عضو این دو کنوانسیون به «دیوان بین‌المللی دادگستری» مراجعه شود.
علاوه بر معاهدات دو جانبه متضمن حمایت از حقوق مالکیت معنوی که حل و فصل بین المللی اختلافات را با ارجاع اختلاف به «داوری» پیش بینی کرده اند، برخی از پیمانهای منطقه ای و معاهدات بین المللی ویژه با ماهیت اقتصادی همانند «پیمان عمومی تعرفه و تجارت» در سال 1947 و «سازمان جهانی تجارت» در سال 1994 تاسیس و تشکیل شده اند که در حال حاضر با داشتن مقرراتی جامع و قابل اعمال بین حدود 150 کشور دنیا در زمینه حل و فصل اختلافات ناشی از تفسیر و اجرای مقررات حقوق مالکیت معنوی «نظام حقوقی مشترکی» را در این قلمرو بنیان نهاده اند که امروزه به دلیل تاثیرشان بر قواعد حل و فصل اختلافات و تسهیل تجارت بین المللی از اهمیت بسیاری برخوردارند.(ضرغام غریبی، 1382، ص117-111 )
البته لازم به ذکر است که در سال 1993 مذاکرات دور اروگوئه در چارچوب موافقت نامه عمومی تعرفه و تجارت به سرانجام رسید که از جمله مباحث مختلفی که در این مذاکرات مطرح شده مسئله مالکیت معنوی بود و نتایج آن در موافقت نامه ای راجع به جنبه های تجاری حقوق مالکیت معنوی که متضمن مسئله تجارت کالاهای تقلبی نیز بود، انعکاس یافت. از این موافقت نامه عموما تحت عنوان AGREEMENT ON TRADE RELATED OF INTELLECTUAL PROPERTY RIGHTS=TRIPS یاد می شود و موید این نظر است که پدیده های غیر مادی مشمول حمایت حقوق مالکیت معنوی در تجارت جهانی دارای ارزشی همانند سایر کالاها و خدمات هستند.(مریم آموزگار، 1382، ص 152-151 )
انتقال تکنولوژی یکی از مفاهیم هسته ای در موافقت نامه مذکور است. طبق مفاد این موافقت نامه در صورتی که مالکیت معنوی تحت حفاظت و حمایت باشد، انتقال تکنولوژی به همراه جنبه های تجاری آن تسهیل می شود.
در کنار موارد مذکور سازمان بین المللی مالکیت معنوی نیز به عنوان یکی از واحدهای فعال سازمان ملل متحد در سال 1967 و در استکهلم به منظور حمایت از تراوشات فکری، ابداعات، نوآوریها و اختراعات به عنوان اولین مرجع خاص رسیدگی به حقوق مالکیت معنوی به رسمیت شناخته شد.

حقوق مالکیت معنوی و انتقال تکنولوژی
در حالی‌که مزیتهای تکنولوژیک جهت حفظ موقعیت رقابتی در بسیاری از صنایع ضرورت دارد. تبدیل مزیتهای تکنولوژیک به مزیتهای رقابتی نیز پیش نیازهای خاصی را می طلبد.
در کنار خلق تکنولوژی از طریق پژوهش و توسعه درون زا، مدیریت و سازماندهی انتقال تکنولوژی به مثابه یکی از روشهای موثر دستیابی به تکنولوژی مورد نیاز به ضرورتی انکار ناپذیر در راه توسعه تکنولوژی تبدیل شده است.(منوچهر آقایی و دیگران، 1369، ص19)
انتقال تکنولوژی حالت خاصی از دگرگونی تکنولوژیک است که در 3 مرحله اختراع، نوآوری و انتشار صورت می گیرد. رشته مالکیتهای معنوی در علم حقوق به حفظ و حمایت از تراوشات فکری، ابداعات، نوآوریها و اختراعات می پردازد. مالکیتهای مذکور از جمله حقوقی است که در تمامی دنیا از سوی قانونگذار و عرف دارای اهمیت شناخته شده است.(علیرضا حاج شریفی، 1372، ص 169)
در اقتصادهای مبتنی بر تکنولوژی پیشرفته همچنان که سرمایه گذاران از نظر زمان، هزینه و سرمایه منتفع می شوند، در صورت حمایت مناسب از حقوق مالکیت معنوی آنان، کشورهای میزبان این تکنولوژی نیز به منافع بسیاری نائل خواهند شد.

اقسام حقوق مالکیت معنوی
دیدگاههای موجود در زمینه مالکیتهای معنوی این حقوق را به دو بخش اصلی تقسیم می کنند که عبارتند از :
-1 حق مؤلف یا حق مالکیتهای ادبی و هنری که شامل مجموعه تالیفات و آثار هنرمندان و نویسندگان و تمامی آثار ادبی و هنری است.
منشاء خلق اثر(که مورد حمایت حق مؤلف است) تفکر و جریان سیال ذهن و روح است و این جریان در بستر تاریخ اندیشه های بشری به صورت تولید و باز تولید آثار فکری و هنری نمود یافته و در این مسیر اندیشمندان و هنرمندان هر یک به سهم خود از آثار پیشین خود بهره گرفته و چیزی بر آن افزوده و اثری جدید به وجود آورده اند. از این رو خلق اثر با «استفاده» از آثار دیگران عجین و همراه بوده و هست. مهمتر آنکه اساسا اثر برای استفاده دیگران پدید می آید (خواندن، دیدن، شنیدن و به دیگران باز گفتن) و اگر عنصر «استفاده» را از فرایند تاریخی خلق اثر منتزع کنیم، شاید آثار پدید آمده چنین نمی بود که هست. پس در علم حقوق جهت مقابله با بروز بی عدالتی و بی انصافی نظریه «استفاده منصفانه» مطرح شده است که از آنجا که این مسئله کمتر در انتقال تکنولوژی مصداق می یابد، از تشریح آن خودداری می شود.(عباس ایمانی، 1382، ص 195-193)
-2 حق مالکیتهای صنعتی که اختراعات و طراحیهای صنعتی را پوشش می دهد. اختراعات راه حلهای جدید مسایل فنی هستند و طراحیهای صنعتی به خلاقیتهای زیبایی شناختی تعیین کننده ظاهر محصولات صنعتی مرتبط می شود.
البته در برخی از متون نیز حق مالکیت معنوی را به عناوین زیر تقسیم بندی کرده‌اند:
-1 حق اختراع
-2 نشانه های تجاری
-3 رازهای تجاری
-4 حق مؤلف
که در اینجا به علت ارتباط ملموس‌تر تقسیم بندی اولیه به تشریح آن می‌پردازیم.
اجزای مالکیت صنعتی
مالکیتهای صنعتی نیز بخشی از مالکیتهای فکری به شمار می رود که به خلاقیتها و تراوشات فکری انسان در زمینه های صنعتی مربوط می شود. «مالکیت صنعتی» مجموعه حقوقی را مشخص می‌کند که هدف از آنها این است که شخص یا گروه اعم از حقیقی یا حقوقی بتواند با اطمینان خاطر از جلوگیری از تعرض دیگران به امر تجارت یا صنعت اشتغال داشته و از هر گونه تجاوزی از ناحیه اشخاص ثالث مصون و محفوظ باشد و نیز در جهت حمایت از فکر و ابتکار شخص در برابر اشخاص ثالث و دادن انحصار بهره برداری از نتیجه فکر و ابتکار به صاحب و مالک آن برای مدت معین مطرح شده است. (علیرضا نوروزی، 1381، ص 167)
مالکیت صنعتی را می توان در دو بخش کلی اختراع و دانش فنی مورد بررسی و ارزیابی قرار داد.

-1 اختراع
تکنولوژی در بسیاری از موارد حول محور یک اختراع شکل می گیرد. دارنده تکنولوژی یا خود مخترع است یا حق استفاده از اختراع را از مخترع دیگر تحصیل کرده است.
استفاده از اختراع مورد نظر مستلزم آن است که حقوق مادی این اختراع یا حداقل حق استفاده از آن به گیرنده منتقل شود. قرارداد انتقال تکنولوژی باید نحوه انتقال حقوق مادی یا حق استفاده از اختراع را مشخص کند و در خصوص ثبت ورقه اختراع تصریح داشته باشد.(محمد علی شریفی، 1368، ص28-27)

1-1) تعریف اختراع
کلمه اختراع در لغت به معنی چیزی نوانگیختن، ایجاد کردن، ساختن و از خود درآوردن است.(علی اکبر دهخدا، ص 1502)
یک فرد نوآور با خلق پدیده ای نو و جدید مطابق قانون حقی را به دست می‌آورد که دیگران مکلف به رعایت آن هستند و با دادن چنین حقی به نوآوران برای آنها امنیت خاطری به وجود می آید و به تبع آن جامعه از تبلور اندیشه آنان بهره مند می‌شود. با این وجود، تعریف اختراع در قوانین ثبت اختراعات اکثر کشورها به صورت مشخص و واضحی وارد نشده است و در عوض عموما مواردی جهت ثبت اختراع ذکر شده است.
در مدل قانونی که سازمان جهانی مالکیت معنوی تهیه کرده است، اختراع عبارت است از«ایده یک مخترع که عملا راه حل یک مشکل مشخص تکنولوژیکی را حل می کند» و به طور ساده تر راه حل جدید یک مشکل صنعتی را اختراع می نامند.(محمد علی شریفی، 1368، ص 28-27)
2-1) حق اختراع
حق اختراع حقی است انحصاری، که مبدع و پدید آورنده یک وسیله یا روش صنعتی در ابتکاری جدید نسبت به موضوعی خاص کسب می کند. ایجاد این حق اولا مستلزم ابداع و پدید آوردن ابزار، فرایند یا روش کاربرد جدیدی است که قبلا نداشته و ثانیا این ابداع در صنعت به معنای اعم آن کاربرد داشته باشد.
تحول و پیشرفت جامعه در سایه اندیشه ها و تدابیر تازه مخترعان است و قانون ناگزیر از آن حمایت می کند. لیکن در کشورهای مختلف مدت این حمایت متفاوت است.(منبع پیشین، ص 101)
3-1) شرایط ثبت اختراع
همه اختراعات قابل ثبت نیستند و تنها آن دسته از اختراعات که مطابق قانون ثبت کشوری باشند، به ثبت در آن کشور نائل می شوند. با وجود تفاوت بین شرایط ثبت اختراع در کشورهای مختلف موارد مشترک زیر را در این باره می توان نام برد:
-1 تازگی : یک امر بدیهی است که آنچه قبلا ایجاد و عرضه شده است، چنانچه برای مرتبه دیگر ارائه شود اختراع نامیده نمی‌شود و چنانچه فعالیتی وصف خلاقیت و نوآوری نداشته باشد، واجد عنوان اختراع نخواهد بود.(منبع پیشین، ص 28)
-2 گام ابتکاری : اختراع بایستی علاوه بر تازه بودن دارای گام ابتکاری باشد، به این معنی که در تاریخ ارائه اظهار نامه اختراع با توجه به مجموعه دانش و اطلاعات موجود یک شخص که در رشته اختراع مهارت معمولی داشته باشد قابل پیش بینی نباشد. به عبارت دیگر اختراع مورد نظر نبایست برای شخصی با مهارت معمولی در آن رشته از بدیهیات باشد.
-3 کاربرد صنعتی (قابلیت استفاده در صنعت) : گواهی اختراع در قبال انتفاعی که جامعه از اختراع کسب می کند، اعطا می‌شود. این انتفاع در صورتی محقق می‌شود که فعالیت اختراعی از حوزه ذهن و اندیشه بشر خارج شود و در عمل مورد استفاده قرار گیرد. (نورالدین امامی، 1371، ص 124)
4-1) ورقه اختراع
ورقه اختراع منافع بالقوه زیادی جهت ارتقای موقعیت رقابتی و توسعه سازمانهای کوچک، متوسط و بزرگ فراهم می سازد.
پروانه ثبت اختراع یا ورقه اختراع سندی قانونی است که توسط موسسه ای دولتی به مخترع یا پدید آورنده اختراع داده می شود تا وی بدان وسیله حقوق مادی و معنوی در ارتباط با ساخت، فروش یا نسخه برداری از اختراع را در مدت زمان معین به دست آورد. مدت این حمایت در کشورهای مختلف متفاوت است و بسته به نوع ورقه اختراع از سه سال و نیم تا بیست سال متغیر است.
5-1 واگذاری حق اختراع در قراردادهای انتقال تکنولوژی
در قراردادهای انتقال تکنولوژی بایستی توجه کرد که چنانچه اختراع ثبت شده است، مشخصات ورقه اختراع در قرارداد به صراحت ذکر شود. همچنین اشاره به کشورهایی که مخترع اختراع خود را در آنها به ثبت رسانده است و مدت اعتبار ثبت و نیز ارائه صورتی از این کشورها ضرورت می یابد. این امر بویژه برای تولید کننده کالاهایی که با استفاده از تکنولوژی موضوع عقد قرارداد ساخته شده و به سایر کشورها صادر می شود لازم است.
علاوه بر موارد مذکور موضوع مالکیت حقوق گیرنده تکنولوژی بایستی به وضوح تصریح شود. به عبارت دیگر در قرارداد تعیین شود که حق گیرنده بر موضوع اختراع آیا حق مالکیت است و حقوق مادی اختراع به وی منتقل شده است یا اینکه گیرنده تکنولوژی تنها حق انتفاع و استعمال خارجی را دارد.
در پایان باید توجه کرد که مسئولیت پاسخگویی مخترع در قبال ادعا ها و حقوق احتمالی اشخاص ثالث بر موضوع اختراع و همچنین جبران خسارت گیرنده تکنولوژی در صورتی که به هر دلیل ورقه اختراع باطل یا واگذار کننده از استفاده از حقوق ناشی از آن منع شود، باید در قرارداد پیش بینی شود.

-2 دانش فنی
دانش فنی به مجموعه ای از اطلاعات صنعتی مفید، محرمانه، ابداعی و باارزش گفته می شود که به همراه آن مجموعه ای از آگاهیها و مهارتهای فنی و غیر فنی که در طراحی، ساخت و سایر عملیات واحد صنعتی به منظور تولید محصول یا تهیه مواد مورد نیاز مورد بهره بردار ی قرار می گیرد، وجود دارد. این مجموعه در انحصار دارنده تکنولوژی است و به وسیله وی به کار گرفته می شود.
چنانچه این مجموعه در اختیار متقاضی تکنولوژی قرار گیرد، وی قادر خواهد بود با استفاده از آن واحد تولیدی مورد نظر خود را طراحی و تاسیس کند و محصول خاصی را با مواد اولیه معین در حجم مشخص و با مشخصات تعیین شده ای تولید کند.(منوچهر آقایی و دیگران، 1369، ص 21)
1-2) اقسام دانش فنی
-1 دانش فنی محصول: که شامل اطلاعات و مهارتهای فنی ای است که در طراحی محصول مورد نیاز است. در این بخش تعداد قطعات به کار رفته در محصول، مشخصات دقیق قطعات، تمامی نقشه ها و طرحها و نیز ویژگیهای محصول در تمامی ابعاد بیان می شود.
-2 دانش فنی ساخت: با در اختیار داشتن دانش فنی محصول تنها می توان محصول را شناخت. اما دانش فنی ساخت محصول، کلیه تجهیزات، ماشین آلات، قالبها، دستورالعملها و تمامی استانداردهایی که تولید و مونتاژ محصول را امکان پذیر می‌سازند را در بر می گیرد.
-3 دانش فنی فرایند: شامل تمامی اطلاعات و مهارتهای فنی در رابطه با جریان گردش مواد، مراحل تولید و... است. به عبارت دیگر در این مرحله همه گامهایی که تا تولید نهایی محصول باید برداشته شود روشن می شود.
خواهان تکنولوژی با در اختیار داشتن هر سه بخش دانش فنی می تواند محصول را بشناسد، از چگونگی ساخت آن کاملا آگاهی یابد و با فرایند تولید آن آشنا شود.
2-2) دانش فنی به شکل مجموعه ای از اطلاعات
بر خلاف اختراعات ثبت شده، دانش فنی معمولا ثبت شده نیست و بنابراین دارنده آن از حمایتهای قانونی خاص اختراعات بهره مند نیست. این امر اهمیت محرمانه نگه داشتن جنبه های ویژه دانش فنی و حفظ اسرار را آشکار می سازد. به عبارت دیگر در اختراعات حق مخترع بر موضوع اختراع به وسیله صدور ورقه اختراع به نام وی ثبت می شود و اثبات خلاف آن یعنی عدم تعلق اختراع به مخترع با مدعی است. اما دانش فنی از آنجا که ثبت شده نیست، در صورتی که توسط دیگران مورد استفاده قرار بگیرد، مدعی دانش فنی ابتدا باید تعلق انحصاری آن را به نام خود ثابت کند تا بتواند مانع استفاده دیگران از آن شود.

3-2) انتقال مدارک
همانطور که گفته شد دانش فنی مجموعه‌ای از اطلاعات است که معمولا در مدارک و اسناد کتبی ثبت و مستند می شود. بنابراین مجموعه ای از کتب، نشریات، نقشه های فنی و اجرایی، عکسها، نتایج آزمایشگاهی، فرمولهای ترکیب مواد و... دانش فنی را عینیت می بخشند.
در قراردادهای انتقال تکنولوژی شرط انتقال این اسناد و مدارک از اصول اولیه و بدیهی و در عین حال از اساسی ترین و حساس‌ترین اقدامات است. دسترسی نداشتن به این اسناد مسلما منجر به ناتوانی در ساخت محصول مورد نظر و یا نقص کیفی آن خواهد بود.
بنابراین اشراف کامل گیرنده تکنولوژی بر نوع تکنولوژی مورد انتقال و مدارک و مستندات مربوط و پیش بینی ضمانت اجراهای لازم برای تاخیر در ارائه یا ارائه نکردن کامل در واگذاری تکنولوژی مورد نظر ضرورت دارد.
4-2) حفظ اسرار
از دید واگذارکننده تکنولوژی بخش مهمی از ارزش دانش فنی وی در محرمانه بودن آن نهفته است. در موارد بسیاری واگذار کننده تکنولوژی مایل است خود نیز به تولید محصول مورد نظر ادامه دهد و همچنین به وسیله محرمانه نگه داشتن این اطلاعات، واگذار کننده مدعی داشتن قدرت تجاری، بالا بودن کیفیت محصول، کاهش هزینه های تولید و مواردی از این دست خواهدبود.
در این صورت و بخصوص از آنجا که معمولا دانش فنی بر خلاف اختراع ثبت شده دارای ورقه اختراع نیست، واگذار کننده مایل به اتخاذ و پیش بینی ترتیباتی است که افشا نشدن تکنولوژی را تضمین کند. از این رو در بسیاری از قراردادهای انتقال تکنولوژی شرط حفظ اسرار، درج شده یا قرارداد جداگانه ای برای تحقق این امر و الزام گیرنده تکنولوژی به حفظ اسرار تکنولوژی دریافتی منعقد می‌شود.
الزام در مورد سری بودن یا محرمانه نگه داشتن بایستی فقط به اطلاعاتی گسترش یابد که :
-1 به صورت کتبی یا سایر روشهای قابل قبول در اختیار امتیاز گیرنده قرار گرفته است و یا اگر به صورت شفاهی هم ارائه می‌شود بعدا مورد تاکید و تایید قرار گیرد.
-2 محرمانه تلقی شده باشد.
-3 از طرف گیرنده آن قبل از افشا شناخته شده نبوده باشد.
-4 برای عموم مردم در آن زمان شناخته شده نباشد.
-5 متعاقبا به وسیله امتیاز گیرنده از اشخاص ثالثی که به امتیاز دهنده برای محرمانه نگه داشتن اطلاعات تعمدی ندارند، قابل دریافت نباشد.
بدیهی است که گیرنده دانش فنی باید با توجه به پایین بودن استانداردها و تواناییهای حفظ اسرار صنعتی تلاش کند، درجه پایین‌تری از مراقبت تعیین شود. از این رو پذیرش بی قید و شرط اعمال استانداردهای ایمنی دارنده تکنولوژی که در برخی از قراردادها ملاحظه می شود به دلیل ناتوانی و وجود نداشتن انضباط کاری در محیط های صنعتی، معمولا گیرنده تکنولوژی و دانش فنی را با ادعاهای بزرگ مالی از سوی انتقال دهنده تکنولوژی مواجه می سازد.(غلامرضا نصیر زاده، 1369، ص 103-100)

نتیجه گیری
حمایت از حقوق مالکیت معنوی یکی از مهمترین نگرانیهای جامعه جهانی امروز است. وسعت و میزان حمایت از آن کاربردهای بسیاری برای سرمایه گذاران و انتقال دهندگان تکنولوژی، انتقال گیرندگان‌، کارکنان سازمانهای مزبور، مصرف کنندگان کالاهای تولیدی این سازمانها و حتی نسل آینده ای که ممکن است منافعی از نوآوریها و پیشرفتهای نسل امروز کسب کنند، در پی دارد.
امروزه حمایت از حقوق مالکیت معنوی برای نوآوران و مبدعان تکنولوژی برتر دنیا امری حیاتی و برای وارد کنندگان این تکنولوژی مسئله‌ای غیر قابل انکار است و در جهت تسهیل تجارت جهانی و توسعه بین المللی نه تنها گام مثبتی در جهت منافع انتقال دهندگان و انتقال گیرندگان تکنولوژی است بلکه می توان با دیدی عمیقتر و آینده‌نگری بیشتر آن را حرکتی جهانی در مسیر رفاه نوع بشر محسوب کرد.
مباحث انتقال تکنولوژی و مالکیت معنوی در جهت کمک به کشورهای در حال توسعه برای مشارکت در فعالیتهای بین‌المللی انتقال تکنولوژی و مالکیت معنوی مطرح شده و در شناسایی گزینه های سیاسی مناسب جهت همگامی موفقیت آمیز این کشورها با اقتصاد جهانی کمک مؤثری است.

منابع و مآخذ
-1 امامی، نورالدین(1371)، «حقوق مالکیتهای فکری»، فصلنامه رهنمون، نشریه مدرسه عالی شهید مطهری، شماره 2و3، صفحه193.
-2 آقایی، حسن و منوچهر(1369)، «انتقال تکنولوژی»، مرکز تحقیقات و خدمات خودکفایی ایران، سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران، صفحه19.
-3 آموزگار، مریم (1382) ، «کپی رایت و حقوق مرتبط در موافقت نامه راجع به جنبه های تجاری حقوق مالکیتهای معنوی»، مجله حقوقی، نشریه دفتر خدمات حقوقی بین المللی جمهوری اسلامی ایران، شماره 3، بهار-تابستان، صفحه170-151.
-4 ایمانی، عباس(1382)، «استثنای مهم حق مؤلف :استفاده منصفانه از اثر دیگری»، مجله حقوقی، نشریه دفتر خدمات حقوقی بین المللی جمهوری اسلامی ایران، شماره 3، بهار-تابستان، صفحه212-193.
-5 حاج شریفی، علیرضا(1372)، «حقوق مالکیتهای معنوی و جذب و انتقال تکنولوژی در کشور»، مجموعه مقالات دومین سمینار علم، تکنولوژی و توسعه، جلد اول، مرکز نشر دانشگاهی صنعتی امیر کبیر، صفحه 169.
-6 شریفی، محمد علی(1368)، «مالکیت صنعتی و وضعیت آن در ایران»، فصلنامه پژوهش در علم و صنعت ، سال 6 ، شماره 14، صفحه 33-26.
-7 خاکپور، افسانه(1373)، «تکنولوژی، حقوق مالکیت معنوی و تجارت بین الملل»، مجله اطلاعات سیاسی اقتصادی، شماره 87-88، صفحه 113-111.
-8 غریبی، ضرغام(1382)، «روشهای حل و فصل بین المللی اختلافات در حقوق مالکیتهای معنوی»، مجله حقوقی، نشریه دفتر خدمات حقوقی بین المللی جمهموی اسلامی ایران، شماره 29، پاییز، صفحه 148-111.
-9 نوروزی، علیرضا(1381)، «حقوق مالکیت فکری»، چاپ اول، تهران، نشر چاپار، صفحه167.
-10 نصیر زاده، غلامرضا(1369)، «مقدمه‌ای بر انتقال تکنولوژی»، چاپ اول، مرکز آموزش و پژوهش سازمان صنایع ملی ایران، صفحه103-100.


» نظر
<      1   2   3   4   5   >>   >